حرف های یک معلم

تقسیم آموخته های یک معلم

حرف های یک معلم

تقسیم آموخته های یک معلم

چه بخوریم تا تمرکز فکری بهتری داشته باشیم

 

               چه غذاهایی بخوریم تا تمرکز فکری بیشتری داشته باشیم ، نظریه های مختلفی درباره نوشیدنی ها و غذاهایی که تمرکز را بالا می برند، وجود دارد. از کافئین قهوه گرفته تا شکر و پروتئین که معتقدند تمرکز را افزایش می دهد. حتی کار به جایی رسیده است که مکمل های غذایی خاصی برای این منظور به بازار آمده اند تا حافظه ، توجه و عملکرد مغز را بهبود ببخشند. اما واقعا در شرایطی که باید تمام ذهن متمرکز یک موضوع مهم باشد چه کمکی می توان به مغز و ذهن رساند؟

                آیا واقعا مواد غذایی خاصی باعث تقویت هشیاری و آگاهی می شوند و ما می توانیم با مصرف آنها و با خیال راحت در امتحان ، مصاحبه شغلی یا کنفرانس شرکت کنیم؟! اگر به صحبتها و گزارش های متخصصان توجه کنیم ، با اخبار خوب و بدی در این باره مواجه می شویم. اول این که نمی توان از تاثیر غذا روی ذهن و قدرت تفکر چشم پوشی کرد و حتما تاثیراتی وجود دارد و اما دوم این که هیچ غذای جادویی خاصی وجود ندارد که بتواند قدرت ذهنی افراد را به صورت معجزه آسا افزایش دهد. بنابراین باید واقعگرا بود و به صورت مبالغه آمیز با این مساله برخورد نکرد. اما یک خبر خوب و تازه در این زمینه وجود دارد و آن ، این که بعضی غذاها برای کوتاه مدت باعث افزایش تمرکز فرد می شود و تحقیقات انجام شده نشان می دهد فواید بعضی مواد مغذی و اثرات آنها روی عملکرد مغزی مشخص شده و بررسی ها برای اعلام نتایج نهایی ادامه دارد. بعضی موارد که به نظر می رسد اثرات مثبتی روی ذهن دارند، به شرحی است که توضیح داده می شود اما این که اثرات آنها چقدر مثبت یا منفی است ، جای بحث دارد. یک فنجان قهوه به همراه شکر بسیاری از مردم حاضرند سقم بخورند که قهوه همراه با شکر در شرایطی که آنها به تمرکز فراوانی نیاز داشته اند به کمک آنها آمده و کاملا موثر بوده است.

                 افراد زیادی به این مساله و مسائلی از این قبیل باور دارند و معتقدند موادی مثل قهوه ، چای ، مواد شیرین مثل بستنی یا شیرینی جات و یا مواد غذایی که از هر دو ماده مذکور دارند، مانند شکلات و نوشیدنی های مقوی مثل لیموناد ذهن آنها را باز و آماده تفکر بهتر می کند. دکتر ویلسون ، سخنگوی انجمن رژیم غذایی امریکا معتقد است کافئین موجود در قهوه می تواند در رفع خستگی مفید باشد و به فرد انرژی بدهد؛ اما این اثر کاملا کوتاه مدت است و در اصل خصوصیات فردی است که طول مدت اثر و یا واکنش نسبت به چنین موادی را تعیین می کند. بعضی از مردم با مصرف این مواد احساس بهتری دارند و به علت اثرات تحریکی این مواد، میزان ضربان قلب آنها افزایش می یابد، در حالی که بعضی دیگر احساس ناراحتی می کنند و عصبی می شوند. همین حالات ناراحتی و عصبی شدن می تواند تمرکز فرد را مختل و مساله را بغرنج تر کند. حتی اگر فردی با مصرف این گونه مواد غذایی احساس بهتری داشته باشد، به هر حال بعد از رفع اثرات این مواد غذایی دوباره به حالت قبلی برمی گردد و گاهی اگر این مواد بیش از حد مصرف شود، مشکل ساز می شود؛ چراکه اثبات شده مصرف بیش از حد قهوه به دلیل داشتن کافئین زیاد باعث از بین رفتن تمرکز می شود. از سوی دیگر، اثر شکر بر هشیاری و آگاهی کمی پیچیده تر به نظر می رسد. این واقعیت وجود دارد که مغز از گلوکز به عنوان منبع اصلی سوخت استفاده می کند.

                     در یک مطالعه که روی 20 نفر انجام شد، از نوشیدنی شیرین یا کربوهیدرات ها استفاده شد و در هیچ کدام از آنها وضعیت حافظه به طور مشخص بهتر نشد. تنها نتیجه ای که به نفع مواد شیرین تمام شد، این بود که غذاهای بسیار شیرین اثراتی سریع ، کوتاه مدت و مثبت بر توانایی ذهنی دارند. پروفسورگلد، استاد روان شناسی و علوم اعصاب دانشگاه ایلینویز معتقد است در کل گلوکز (قند) اثراتی بر حافظه و یادگیری دارد، اما دخالت دیگر فرآیندها مثل استرس و تفاوت فردی سوزاندن گلوکز را نباید نادیده گرفت. او در آزمایش های خود به این نتیجه رسیده است که هر چه مقدار مصرف گلوکز بالاتر باشد، اثرات بر روی حافظه بهتر و بیشتر می شود، اما وقتی به یک مقدار خاصی می رسیم ، دیگر شرایط بهتر نمی شود و حتی بدتر می شود و حتی اگر گلوکز از یک حد بالاتر بود، حافظه مختل می شود. برای صبحانه چه میل دارید: استیک یا شیرینی؟! این روزها نبرد بین کربوهیدرات و پروتئین بسیار زیاد شده است و بخصوص رژیم های پرپروتئین و کم کربوهیدرات اثرات مطلوبی در کاهش وزن و افزایش هشیاری از خود نشان داده اند. البته نه قندها و نه پروتئین ها نقش مستقیمی در توانایی فرد برای تمرکز ایفا نکرده اند و به عنوان منبع قدرت مغزی به حساب نمی آیند. اما نباید کل تاثیرات را نادیده گرفت. در بدن ، کربوهیدرات ها (قندها) به گلوکز تبدیل می شوند که این کار حداقل 2 تا 4 ساعت طول می کشد، در حالی که تجزیه پروتئین ها حداقل به 4 ساعت زمان لازم دارد. بنابراین نمی توان گفت یک ماده غذایی اثرات معجزه آسایی بر حافظه داشته باشد، بلکه متخصصان تغذیه معتقدند ترکیبی از غذاها مثل میوه جات ، سبزیجات ، غلات و دیگر مواد غذایی در کل باعث بهبود سلامت جسم و ذهن می شوند و اگر فردی رژیم غذایی سالمی داشته باشد، کل فعالیت های جسمی و ذهنی او در حد مطلوب و مورد نظر قرار می گیرند. عامل دیگری که ممکن است با تمرکز ذهن افراد رابطه داشته باشد، پرخوری یا کم خوری است.

                   اگر فردی قبل از انجام یک کار مهم ، پرخوری کند، احساس خواب آلودگی می کند؛ زیرا گردش خون از مغز به سمت معده منحرف می شود تا عمل هضم غذا به بهترین نحو صورت گیرد. از سوی دیگر افرادی که کالری کافی دریافت نمی کنند و از وعده غذایی خود صرف نظر می کنند یا تحت رژیم های سخت غذایی قرار دارند، نمی توانند تمرکز خوبی داشته باشند و حواس آنها براحتی پرت می شود. بعلاوه تحقیقات نشان داده است کودکانی که صبحانه میل می کنند، حافظه کوتاه مدت بهتری نسبت به همکلاسی های خود که صبحانه نمی خورند، دارند. در ضمن کودکانی که صبحانه های پر کالری می خورند (مثل کیک ، شکلات ، شیرینی و...) تمرکز خوبی ندارند. رژیم های غذایی پرچرب نیز روی آگاهی و تمرکز، اثرات منفی دارد، به صورتی که حافظه و یادگیری تضعیف می شود پس نمی توان از افرادی که غذاهای پرچرب می خورند، انتظار هوش آنچنانی داشت. سوپ مکمل؟! قفسه های مغازه ها و یا داروخانه ها پر از قرص ها، شربت ها و مکمل های ویتامین ، املاح و موادگیاهی است که روی همه آنها قید شده که از نظر جسمی و ذهنی ، باعث تقویت شما می شوند. تعداد این مواد آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست ، اما مطمئن باشید این مواد آن طور هم که درباره آنها تبلیغ شده ، سودمند نیستند و اگر یک امتحان یا مصاحبه بزرگی در پیش دارید، بهتر است برای تقویت حافظه و تمرکز خود، بر روی این مواد حساب باز نکنید. www.zibaweb.com

               گزارش هایی وجود دارد که می گوید ویتامین های B، C، E، بتاکاروتن و منیزم می توانند قدرت مغز را تقویت کنند. اما هیچ کس ثابت نکرده که قرصهای حاوی این مواد بتوانند باعث تقویت حافظه و تمرکز شوند. در ضمن وقتی مقدار زیادی از این مواد در غذاهای طبیعی وجود دارند، چرا به سراغ قرصهای آنها برویم؟ ویتامین Cرا براحتی در مرکبات می توان یافت. بتاکاروتن در هویج ، اسفناج و دیگر سبزیجات برگدار و برگ سبز وجود دارد. قرصهای ویتامین و مکمل موارد مصرف خاصی دارند و هیچ وقت نمی توانند جای مواد غذایی را بگیرند. بتازگی نظریه هایی مطرح شده که قابل توجه است. مثل مواد غذایی حاوی اسیدهای چرب امگا3 (مثل ماهی)، وین پوستین (که در یک گیاه وجود دارد)، یا کولین (ماده مغذی اصلی موجود در لسیتین) دارای اثرات خاصی هستند و بر سلامت ذهن ، تاثیرات مثبتی دارند و محققان در تلاشند ترکیبی از این مواد را در اختیار افراد بگذارند تا قدرت حافظه آنها تقویت شود.

                برای یک روز بزرگ آماده شوید فکر نکنید اگر غذای خاصی مصرف کنید، تمرکز و حافظه شما قدرت خارق العاده ای پیدا می کند. اگر امتحان یا مصاحبه ای در پیش دارید و دوست دارید حافظه و تمرکز شما قدرت خوبی داشته باشند، نکات زیر را به یاد بسپارید: - کارهای لازم را برای آمادگی خود، از قبل انجام دهید، سر فرصت و بدون عجله. - شب قبل ، خوب بخوابید. - ورزش را در برنامه زندگی خود به طور منظم در نظر بگیرید. - یک رژیم غذایی متعادل و حاوی تمامی گروههای غذایی مصرف کنید. به هیچ وجه از ماده غذایی خاصی به منظور تقویت حافظه استفاده نکنید ؛ چون ممکن است وضعیت شما را بدتر کند. از غذاهای طبیعی و سالم در حد معقول استفاده کنید تا ذهن شما برای هر کاری آماده باشد .روزنامه جام جم

پیشنهاداتی به معلمان برای اثر بخشی و کارایی بیشتر در کلاس درس


جذابیت کلاس درس و جلوگیری از خستگی معلم و دانش آموزان

حمید رضا ترکمندی کارشناسی ارشد مدیریت

     قبلا" در مورد اثر بخشی و کارایی مطالبی در سایت قرار داده شده بود و این مطلب مفید را هم بدان اضافه می کنیم .

هر معلمی با بالا رفتن تجربه اش پی خواهد برد که باید به برخی کارهای ضروری در کلاس درس توجه نماید ، بعضی اعمال را نباید انجام دهد، و خود را در کلاس برای دقایقی به جای شاگردان فرض نماید . تجربه نشان داده معلمانی که در کلاس درس فعالیت و تحرک بیشتری داشته ، به شغل خود علاقه و عشق می ورزند ، هدف های متنوعی دارند ، درگیری ها و جنگ اعصاب کمتری داشته باشند ، دیر تر از دیگران فرسوده و شکسته خواهند شد و همیشه به عنوان فردی شاداب و با نشاط و موفق در شغل خود نزد دیگران شناخته شده اند . در زیر به صورت خلاصه ، کارهایی که معمولا" در کلاس درس باعث حلب توجه دانش آموزان ، علاقمندی به درس و معلم و نشاط آنان میشود و برگفته از تجارب شخصی است ، ذکر می گردد .

       با شنیدن نام " برنامه " یا " طرح درس " یا " طرحی برای مدیریت کلاس"  ، اذهان به سراغ چندین صفحه کاغذ می رود که در آن با دقیقه و ثانیه ، ریز فعالیتها نوشته شده و به عبارتی ، معلم را در چهار چوب مقرراتی ، محصور می کند ، (و به این دلیل خیلی ها حتی در مورد آن هم صحبت نمی کنند) اما مقصود از داشتن برنامه ، الزاما" با ثبت آن ( و چیزی شبیه به طرح درس معرفی شده در کتب روش تدریس ) ، یکسان نیست . موارد زیر در دوره ابتدایی تا دبیرستان اعمال شده است و تاثیرات شگرفی بر دانش آموزان داشته است :

1-     به محض مشاهده علایم خستگی در دانش آموزان و حواس پرتی آنان ، جریان تدریس  یا پرسش را قطع کرده و به آنها اجازه داده شود که از جای خود بلند شده ، کشش عضلانی داشته ، نفسی بکشند و دقایقی کوتاه آزاد باشند ( در این حال تحمل برخی مزه پرانی ها به هم در جلسات اول  ، ضروری است و سپس عادت خواهند کرد ) ، اگر بدون توجه به خستگی دانش آموزان به تدریس یا پرسش ادامه دهیم ، در واقع کاری بیهوده و بی ثمر را دنبال خواهیم کرد .

2-     هیچگاه بدون اطلاع قبلی ، پرسش کلاسی یا امتحان کتبی برگزار نکنیم و حتی در جلسه قبل ، صفحات و نوع پرسش و حتی افرادی که از آنان پرسش شفاهی انجام می شود تلویحا" مشخص شوند و این صرفا" برای رفع حالت اضطراب دانش آموزان است ، برخی معلمان برای  حالت " همیشه آماده باش بودن کلاس " توجهی به این نکته ندارند که امتحان یا پرسش  بدون اطلاع قبلی ، از نظر دانش آموزان نوعی مچ گیری محسوب می شود . در رابطه با دانش آموزانی که از آنان پرسش به عمل می آید باید گفت معمولا" به سه دسته تقسیم می شوند و هر کسی تکلیف خود را خواهد دانست و در کنار آن پاسخ گویی داوطلبانه هم مد نظر قرار می گیرد و بدین ترتیب دانش آموزان تمایل بیشتری هم برای جواب دادن دارند و درگیری ها خیلی کمتر می شود .

3-     حتما" قبل از تدریس درس جدید ، خلاصه مطلب قبلی برای دانش آموزان گفته شود و آنها را به هم ربط داد .

4-     اگر وقت اضافه ای در کلاس موجود بود ، نباید گذاشت دانش آموزان از سرو کول هم بالا بروند بلکه به نحوی باید آنها را تحت آموزش قرار داد به عنوان مثال صحبت و تبادل نظر در مورد مسایل اجتماعی محل سکونت ، یا وضع مدرسه و غیره ، دانش آموزان اظهار نطر در جمع را خیلی دوست دارند .

5-     طوری برنامه ریزی شده  که هر جلسه با توجه به دوره تحصیلی و پایه ، حدود 3 تا 5 دقیقه یک رفتار نیکو اجتماعی  فردی ، و یک روایت یا حئیث مرتبط با دانش آموزان در پایان کلاس ذکر می شود . دانش آموزان آن را یاداشت می کنند این موارد حتی در کلاس ریاضی  و تاریخ و غیره هم امکان پذیر است و اگر حالت اظهار نظر پیدا کند ، از آن به عنوان روش تدریس  " قضاوت به شیوه حقوقی"  هم   استفاده می شود .

6-     با بهره گیری از روش ایفای نقش ( برای هر درسی امکان دارد) توسط دانش اموزان ، منظور خود و موضوع  را سریعتر و بهتر به دانش آموزان منتقل کنید ، بهتر است جلسه قبل ، قرار ایفای نقش ، موضوعات و شرکت کنندگان مشخص شوند .حمید رضا ترکمندی http://moallem1.blogfa.com

7-     به صلاحدید معلم می توان هر جلسه یکی از دانش آموزان را به ترتیب انتخاب کرد تا مطالبی در راستای درس را به دانش آموزان ارائه دهد ( این کار بین دانش آموزان به نام کنفرانس  مشهور است) . اگر معلم بتواند اهداف این کار را کاملا" تشریح و زمینه های آن را فراهم نماید ، شاگردان هم بدان علاقمند خواهند شد ، در صورتی که همه کلاس در برنامه شرکت کنند ، موانعی مانند  تمسخر دیگران ،اضراب صحبت در روبروی همکلاسی ها و غیره به تدریج  کمتر خواهد شد .

8-     استفاده از ارزانترین و کاراترین تشویق ها یعنی تشویق لفظی ( با دلیل نه طبق عادت کلامی ) را در کلاس هرگز فراموش نکنید . کلماتی مانند : آفرین !  احسنت !  خوبه ! باریک ا...! تشکر ! به جابود ! خوشحالم ! و غیره اثری شگفت انگیز دارد .

9-     استفاده از  تشویق " کف زدن " توسط کل کلاس برای موفقیتهای کوچک و بزرگ آنان ، یا به دنبال آمادگی کل دانش آموزان یا گروهی از آنان برای پاسخ گویی به درس ، اتمام درس ، کسب نمرات مطلوب ، اظهار نظرهای مناسب و غیره ، حال و هوای کلاس را عوض خواهد کرد .

10-دو کار در کلاس نباید توسط معلم فراموش شود ، و اثر معجزه آسایی در آرامش و آمادگی دانش آموزان دارد و آن ذکر صلوات در برخی مواقع و یا  تلاوت آیاتی از قرآن مجید با ترجمه توسط یکی از دانش آموزان است . و این کار ارتباطی به دروس خاص ندارد اینکه نباید فقط به کلاس دینی و پرورشی یا قرآن بسپاریم . حداقل هر چند جلسه یکبار شروع کلاس با تلاوت قرآن در آرامش شاگردان موثر است ...

11-بردن روزنامه به کلاس حتی ، دو سه هفته یکبار ،و اختصاص دقایقی از ذکر خلاصه مطالب آن که مرتبط با درس باشد، مفید است .

12-برای پرسش پای تخته الزامی نیست که دانش آموز سرپا و روبروی دانش آموزان بیاستد ، می توان برای آنها که خیلی اضطراب دارند ، یک صندلی روبروی میز معلم گذاشت تا دانش آموزانی که مایل هستند روی آن نشسته و با حالت شبیه به مصاحبه به درس پاسخ گویند ( با اجرای این روش ، کلیه دانش آموزان ، خصوصا" شاگردان مضطرب ، تمایل نشان داده و نمرات مطلوبی کسب کرده اند )

13-هر دو ماه یکبار  به صورت غیر مستقیم نظر دانش آموزان خود را در مورد  شیوه تدریس و کلاس داری و برنامه آن بسنجید ، مطالبی را به شما خواهن گفت که قطعا" تعجب خواهید کرد!(شنیدن یا خوانده انتقادات دانش آموزان  جرات خاصی می خواهد !) و شما باید برای رفع نقایص روش خود اقداماتی بیاندیشید یا از رضایت آنان مطلع شوید.www.zibaweb.com

14-سعی کنید هر ساله با دانش آموزان خود تعدادی عکس دسته جمعی بیاندازید و یکی از دانش آموزان اسامی را پشت عکس یااگر دیجیتالی بود به صورت دستی برای شما بنویسد ، این کار خیلی مورد علاقه دانش آموزان است و احساس صمیمیت خاصی با معلم می کنند و برخی از آنها که برای کلاس درد سر ساز بوده اند با این اعمال ، تغییراتی خواهند داشت . امروزه دوربین های دیجیتالی و غیره  کار را بسیار راحت و کم هزینه کرده اند .

15-حتی در دبیرستان به دانش آموزانی که درخواست بیرون رفتن از کلاس و ابخوری یا غیره را دارند ، توجه نمایید  و در راهنمایی و ابتدایی به هیچ وجه مانع نشوید ، در غیر این صورت آن دسته دانش آموزان به اجبار در کلاس نشسته و حتی گاها" شاهد مشکلات ناخواسته ای خواهید شد مثل : تهوع ، بیهوش شدن از ضعف یا احساس شرمندگی آنان ، برخی معلمان به اشتباه ، عدم اجازه به دانش آموز را نشان از مدیریت مطلوب خود و اداره کلاس می دانند ! برای این مورد باید در شورای معلمان هماهنگی لازم با دفتر صورت گیرد مانند کنترل برای عدم خروج از مدرسه و ...

16-با هماهنگی دفتر مدرسه و انجمن اولیا جوایز هر چند ساده مانند  خودکار و غیره را تهیه و به بهانه های مختلف هر مدت یکبار به دانش آموزان اهدا کنید در این میان دانش آموزانی که پیشرفتهایی داشته اند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند تا حال مشاهده نشده که آنها جایزه را رد کنند  و هیچ سالی هم نبوده که انجمن اولیا و مدیر مدرسه از تهیه این جوایز کوچک  خوداری نمایند . حتی در دبیرستان هم این موارد به کار گرفته و دانش آموزانی که دارای توانایی مالی بسیار بالایی هستند ، از این کار معلم بسیار خوشحال می شوند .

17-تهیه تراکت هایی برای کلاس توسط معلم در رابطه با درس یا موضوعات دیگر و نصب آن در کلاس ( در حضور دانش آموزان) توجه آنان را به شدت جلب می کند ( قبلا با خودکار و مازیک نوشته می شد ولی امروزه هر مدرسه ای چاپگر دارد ...)نباید این کار را فقط وظیفه مربی پرورشی دانست بلکه برای هر درسی امکان پذیر است .

18-استفاده از روش مصاحبه 2 یا 4 نفری در رابطه با درس یا موضوعات اجتماعی توسط دانش آموزان و با هدایت معلم برای آنان بسیار جذاب است که می توان دو میز را در پای تخته  روبروی هم گذاشت و 4 نفر  دو به  دو برای مدت 5 تا 10 دقیقه  با هم به بحث بپردازند . البته باید جلسه قبل موضوع و افراد مشخص شوند و نظارت کامل معلم برای رسیدن به هدف مد نظر قرار گیرد .

19-هر معلمی در شرایط لازم میتواند مهارت های زندگی را در کلاس به دانش آموزان آموزش دهد گاهی وقت ذکر یک خاطره کوتاه از حسادت ، میتواند در تغییر نگرش دانش آموزان بسیار موثر باشد و درگیری های کلاسی و یا درگیری با دفتر را به طرز چشمگیری کاهش داد ، معلمان چند دهه قبل پند و نصایح خود را از دانش آموزان دریغ نمی کردند و عموما" نتایج مطلوبی داشت و شما هم حتما" خاطره ای از این اعمال معلم در کلاس دارید .

20-رعایت زمانبندی دروس بسیار مهم است اگر در یک جلسه  3 درس داده شود و یا 3 جلسه پشت سر هم فقط پرسش پای تخته بدون تدریس داشته باشیم ، اشکال ایجاد خواهد شد و منتظر خستگی خود و دانش آموزان و افزایش  بی نظمی آنها و جنگ اعصاب برای خود باشید .

21-هر چند وقت یکبار به دانش آموزان اجازه بدهیم خاطرات خوب و بد خود را از کلاس  شما یا کلاس سنوات قبل برای کلاس تعریف کنند ، این مورد علاوه بر اینکه یک بازخورد مفید برای روش شماست ، می تواند در جذابیت کلاس  و رفع نگرانی و حتی اضطراب دانش آموزان هم نقش داشته باشد .

22-اگر وقت اضافه ای موجود بود ، با دانش آموزان در مورد مهمترین اتفاقات هفته پیش در سطح شهر یا رسانه ها تبادل نظر کنید تا دید آنها به مسایل محیط و نحوه بیانشان را تقویت نمایید .

23-بردن کتابهای مرتبط با درس ، اثر خوبی بر حلب توجه دانش آموزان دارد و این اعمال را هرگز فراموش نکرده و شما را به عنوان معلمی دلسوز و علاقمند به حرفه خود معرفی خواهد کرد .

24- متاسفانه برخی معلمان ، "تدریس" را با در آوردن سئوال و جواب تمام متن توسط خودشان ، اشتباه می گیرند ! این کار علاوه بر اینکه باعث انهدام خلاقیت و کاوشگری دانش آموز می شود بلکه معلم را خسته کرده و دانش آموز چیز تازه ای یاد نخواهد گرفت  ! باید گفت بعضی از والدین در این کار معلم هم نقش دارند و وی را مجبور میکنند که به خیال خود ، فرزندشان را برای امتحان آخر سال آماده کند ! اگر نوشتن نمونه سوال لازم است بهتر است این کار را به دانش آموزان محول کنیم ، آنهم بعد از تدریس و با هدف مشخص برای صفحات محدود، و باز هم متاسفانه باید گفت برخی والدین یا دانش آموزان از بعضی معلمان تعریف و تمجید می کنند که ؛ حتی یک سوال را از کتاب جا نمی گذارد ( والبته یک کلمه هم توضیح نداده !)

25-صحبتهای بسیار مختصر با دانش آموزان در سالن و حیاط  یا حای درب مدرسه ، نقش مهمی در آرام کردن آنها در کلاس خواهد داشت و آنها احساس صمیمیت بیشتری  با معلم خواهند کرد.این صحبتها می تواند بسیار ساده و غیر خصوصی باشد مانند : "معلوم بود که دیشب درست رو خب خوانده بودی !"  یا  " آمادگی تو برای کنفرانس امروز خیلی خوب بود "  یا " ایا باز هم می توانی 3 خط مطلب در مورد درس فلان بنویسی ؟" ... این کار در هر سه دوره مهم است ولی در دبیرستان برای پیشگیری از اخلال و بی نظمی در کلاس و  در دوره ابتدایی و راهنمایی باعث کاهش چشمگیر اضطراب آنان خواهد شد . متاسفانه شنیده شده که" این کار ها دانش آموزان را پر رو خواهد کرد !"

26-وضع نکردن مقررات دست و پاگیر  و خشک کلاسی با عث جلوگیری از خستگی معلم و دانش آموز در کلاس خواهد شد  مهمتر اینکه آنها از معلم و کلاس دلزده نخواهند شد . بعضی معلمان حساسیت زیادی به جنب و جوش گریز ناپذیر شاگردان در کلاس دارند و حتی تنبیه هایی را اعمال کرده و وقت گرانبهای کلاس را به درگیری و تنبیه در مورد مقررات خود ، اختصاص می دهند .( به عنوان مثال کسی به هیچ وجه نباید برگردد و دانش آموز دیگر را نگاه کند ... یا نگاه کرده به پنجره کلاس ممنوع است !)

27-هر چند وقت یکبار نسبت به استفاده از تلویزیون و کامپیوتر و پخش تراکهایی در رابطه با درس ، برای دانش آموزان جالب خواهد بود و در یادگیری خیلی موثر است .

28-متاسفانه جدیت  بیش از اندازه و افراطی و خشک بودن معلم در کلاس باعث عدم علاقه دانش آموزان به وی ، درس و مدرسه خواهد شد و خود را مجبور به " تحمل" معلم و کلاس خواهند دانست  ، حتی این جدیت و سختگیری افراطی باعث شده تا برخی دانش آموزان از ادامه تحصیل در آن رشته جدا" واهمه داشته و مسیر زندگی آنها عوض شود ،  معلمانی که خوش اخلاق بوده و تبسم بر لب داشته باشند در آموزش موفق ترند ، شما هم این را تایید می کنید اگر ؛ در حدی باشد که مورد سوء استفاده قرار نگیرد . (نباید قاطعیت ، مدیریت وتوانایی اداره مطلوب کلاس را با سختگیری افراطی معلم ، اشتباه گرفت )

29-تغییر محل کلاس حداقل ، ماهی یکبار  موجب جلب توجه دانش آموز می شود مانند تشکیل کلاس در کارگاه ، آزمایشگاه ، نمازخانه ، کتابخانه وغیره.

30-یکی از راههای علاقمند کردن شاگردان به کلاس و درس و معلم  و همچنین رفع کدورتهای احتمالی طرفین ، بردن دانش آموزان به گردش علمی کلاسی است حتی بازدید از نمایشگاههای کتاب ، صنایع دستی ، جشنواره های دانش آموزی ، حضور در مزار شهدا برای دانش آموزان متوسطه  ، هواشناسی و غیره با هماهنگی دفتر مدرسه و اداره متبوع ، فواید زیادی دارد ...

در پایان متذکر می شود تمام موارد بالا در کلاس و پایه های مختلف و برای دروس مختلف اعمال شده است و نه تنها وقت برای تدریس و توجه به زمان بندی دروس کم نیامده بلکه شاهد کمترین در گیری ها در کلاس و نیز بازده خوبی در رفتار و عملکرد و حتی میانگین نمرات پایان ترم هم بوده ایم و نکته مهمتر اینکه اگر دانش اموزان بدانند  معلم این کارها را برای ارتقای سطح علمی و آموزشی دانش آموز و حتی به منزله احترام به دانش آموزان انجام می دهد ، هیچگونه سوئ استفاده ای نخواهند کرند ( سوء استفاده به معنای مصطلح همکاران) . موفق باشید . در صورت استفاده از مطلب لطفا " منبع را بنویسید :  حمید رضا ترکمندی

علل خستگی معلمان در کلاس درس

 

 


 

 امام علی (ع) فرمودند:

إن‎‏َّ هذِِهِ الْقُلوبَ تَمَلُّ‏‏‎ُّ کَما تَمَلُّ الْأبْدانُ فَابْتَغوا لَها طَرائِفَ الْحِکَمِ.
دلها مانند بدنها خسته می‌شوند پس (برای رفع خستگی آنها) حکمتهای تازه بجویید.(نهج البلاغة، حکمت91)

 

خستگی بدنی و روحی برای انسان ، حالتی آزار دهنده  است که تقریبا" تمام توان و انرژی وی را تحت تاثیر قرار داده و از کارایی  افراد می کاهد . و درتعریف آن گفته شده :

 "خستگی  Fatigue  کاهش توانایی انجام دادن کار است ، خواه  کار بدنی باشد یا ذهنی  . 

  خستگی ،  آسیب دیدن عمل دستگاههای  حسی، عصبی، یا عضلانی که در نتیجه انگیزش و فعالیت مداوم پیدا می شود .

خستگی، بیزاری و سیری است که یک احساس بدنی خاص می باشد

عصبانیت Nervousness  حالت تنش درونی ، بی آرامی ، و حساسیت فوق العاده را می گویند.

 (فرهنگ علوم رفتاری،شعاری نژاد)"

        منظور ما در این نوشته کوتاه ،  خستگی اعصاب،ضعف عصبی ، نوراستنی Neurasthenia  نیست . خستگی اعصاب یک بیماری کنشی است که با احساس ضعف و کاهش فعالیت بدنی و ذهنی مشخص می شود . بیماری عصبی است که شخص مبتلا دایما" از ضعف و خستگی بدنی و ذهنی ، احساس سنگینی در سر ، ضعف حافظه و سایر عوارض شکایت می کند . البته این احساس ، نتیجه فعالیت عضلانی و ذهنی نیست بلکه یک نوع خستگی خیالی است که در اثر اضطراب روانی پیدا می شود  (فرهنگ علوم رفتاری،شعاری نژاد)

         به دلیل اهمیت موضوع ، صرفا" برخی عوامل ، به اختصار و تیتروار خواهد آمد به این هدف که سایر نویسندگان آگاه  و مسلط به موضوع در اینترنت ، نشریات و غیره  به ارائه راهکارهایی برای غلبه برخستگی و کاهش تاثیرات سوء آن ترغیب گردند.

         معلمان هم مانند سایر افراد ممکن است دچار خستگی شوند ، کار  ارزشمند معلم به دلایل بسیار با دیگر مشاغل تفاوتهایی دارد ؛ معلم در کلاس باید از دانش آموزان  ارزشیابی شفاهی و کتبی داشته ،  کلاس را مدیریت و اداره نماید ، سر و صدا و گرمی و سردی  را تحمل کند، واکنش دانش آموزان  را نسبت به تشویق و تنبیه های احتمالی زیر نظر بگیرد ، محبت بورزد، عواطف مختلف از خود بروز دهد، در آن واحد با چندین نفر با وجود تفاوتهای فردی آشکار ، سر و کار دارد، به پرسشهای همه پاسخ دهد، از یادگیری تک تک دانش آموزان  اطمینان حاصل کند ، به پیشرفتهای شاگردان توجه نموده و برای ارتقای سطح کیفی کلاس تلاش کند ،  آشتی دهد ، تشویق کند ، (به جای واژه تنبیه چه بنویسیم؟)  تنبیه کند ، ارتباط بین خود و والدین و مدرسه را ایجاد نماید،دل بسوزاند ، عشق بورزد ، هر دانش آموز را در فرایند آموزش و یادگیری سهیم کند ، دانش آموزان را به نوبه  مطرح کند ، اشکال بگیرد ، رفع اشکال کند ، قضاوت کند ، راهنمایی کند ، نمره دهد، بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشد،پند و اندرز دهد و ...

        از طرف دیگر، دانش آموزان  هم مجبورند برای ساعاتی در کلاس نشسته ، مقررات و نظم را رعایت کنند، به پرسشهای معلم پاسخ گویند ، و هر کدام انتظار دارند در  جریان یاددهی و یادگیری  مشارکت داده شوند، سردی و گرمی و سر و صدای کلاس را تحمل کنند ، نسبت به فضای آزاد  منزل و حیاط مدرسه ، از جنب و جوش  خود بکاهند  و ...www.zibaweb.com

       معلم باید حواس کلیه دانش آموزان را هنگام تدریس به خود جلب نماید ، از انتقال صحیح اطلاعات به دانش آموز اطمینان یافته و نکات لازم در شیوه های تدریس خود را مد نظر قرار داده و برای موثر بودن تلاش خود ، همواره به ارزیابی روش خود و میزان یادگیری دانش آموزان بپردازد ، انتظارات مدرسه و  خانواده را در مورد دانش آموزان در حد ممکن بر آورده سازد و ...

      

       مجموعه موارد بالا و صدها مورد فعالیتهای دیگر معلم در کلاس ، می تواند خستگی  وی را به دنبال داشته باشد ...  اما برخی عوامل موثر بر افزایش خستگی معلمان در کلاس چیست ؟

   در زیر  خلاصه ای از این عوامل ذکر می شود که ممکن است  در برخی مدارس و برای برخی معلمان مصداق نداشته باشد و البته جا دارد  هر کدام از بندها ، جداگانه و به دقت بررسی شود و راهکارهایی برای به حداقل رساندن  تا ثیر آنها در خستگی معلمان ارائه شود ، موارد مذکور  صرفا" براساس تجربه شخصی تعدادی از همکاران و جهت اطلاع آورده شده اما معلمان  باتجربه  و دارای  سابقه خدمت بالا ، تاکید می کنند  که از تمام عوامل موثر تر بر خستگی معلم ، این است که  "  معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد"  و از روش تدریس هایی که دانش آموزان در آن کاملا" منفعل هستند ، استفاده گردد.  ضمنا" تجربه نشان داده که دانش آموزان به درس و تدریس معلمان پر انرژی ، شاداب و سر حال  در کلاس ، توجه بیشتری داشته و مطالب ارائه شده را بهتر یاد گرفته و در کل ، از  نظر آنان ،  اینگونه معلمان از نظر اکثر دانش آموزان ، افرادی دوست داشتنی ، موثر و کارا هستند  ، بر عکس  گرچه اطلاعات علمی برخی معلمان بسیار خوب و حتی نحوه ارائه درس در کلاس هم اشکالی ندارد اما به دلیل اینکه ، مطالب را با شادابی و حرارت به دانش آموزان ارائه نمی دهند ، میزان توجه و یادگیری آنان در کلاس کمتر خواهد شد .

 

 

عوامل خستگی مربوط به معلم:

 

*نداشتن برنامه و طرح درس مشخص برای یک جلسه آموزشی.

*عدم هماهنگی معلمان و کادر  مدرسه در تنبیه و تشویق دانش آموزان و اینکه ممکن است از برخوردهای محبت آمیز  و یا تشویق و تنبیه و روش تدریس  معلم ، سوء استفاده کنند.

*این نگرش که ؛ بیش از اندازه فعالیت می کند و کسی قدرش را نمی داند .

* داشتن این نگرش که کار  وی مهم ، مفید و موثر نیست و نتیجه ای مشهود در دانش آموزندارد.

*داشتن این نگرش که تاثیر  کار معلم در سطح جامعه چندان مشهود نیست .

*مشکلات شخصی معلم مربوط به خارج مدرسه ، مانند  داشتن فرزند کوچک ، استراحت ناکافی ،مشکلات مادی ،مشکلات جسمی

*انتقال ناخواسته (احتمالی) مشکلات شخصی و عصبانیت ها به کلاس درس توسط معلم.

*استفاده از یک روس تدریس یکنواخت مانند روش تدریس سخنرانی صرف که دانش آموزان  به صورت کامل شنونده و منفعل خواهند بود .

* عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی در کلاس ، پس کلاس تنوعی برای دانش آموز نخواهد داشت و ممکن است رغبتی به شنیدن سخنان معلم نداشته  و توجهی به کلاس ننمایند.

*تاکید معلم به انضباط خشک کلاسی دانش آموزان ، که ابتدا منجر به کسالت دانش آموز و سپس معلم خواهد شد.www.zibaweb.com

*عدم رضایت شغلی معلم .

*حساسیت بیش از حد معلم به جنب و جوش دانش آموزان و رعایت مقررات کلاسی و درگیری های احتمالی پس ازآن.

*اختصاص اوقات کلاس به رسیدگی به درگیری ها ی خود با دانش آموزان ، و دانش آموزان با یکدیگر.

*تاکید احتمالی برخی مناطق  ، مدیران مدارس و بازرسان ، به داشتن نمرات ثبت شده بیشتر توسط معلمان در دفتر نمره ، بدون توجه به انواع شیوه های ارزشیابی و فقط تاکید بر  نمرات پرسش پای تخته .که  این سبک ارزشیابی ، به میزان زیادی از انرژی معلمان کاسته و آنان را باکمبود وقت مواجه می کند .

* و سایر عوامل

 

 

عوامل خستگی معلم مربوط به دانش آموزان ، کلاس و محتوای دروس:

 

*بی توجهی دانش آموزان به کلاس در اثر درگیری های احتمالی.

*بی توجهی دانش آموزان به تدریس معلم به دلیل امتحان یا پرسش ساعت قبل یا بعد .

*آلودگی هوای کلاس ، بیماریهای واگیردار ، گرو خاک در کلاس.

*خستگی دانش آموزان در ساعات آخر  و معلم مجبور است مکررا" توجه آنان را به کلاس و درس جلب نماید.

*خستگی دانش آموزان به دلایل متعدد مانند  مسابقات ساعات قبل، عدم استراحت و خواب کافی در منزل.www.zibaweb.com

*عدم آمادگی دانش آموزان برای پاسخگویی  یا امتحان و مقاومت و چانه زنی در برابر  پرسش یا ارزشیابی معلم .

*وجود دانش آموزان بی انضباط، بی نظم، مزه پران، متلک گو، و مخل نظم کلاسی که معلم را مجبور به تذکرات مکرر خواهد کرد. گاهی علل بی نظمی در کلاس ناشی از خود دانش‌آموز است . برخی از این علت ها عبارت است از :

1 ) ناراحتی های جسمی ، روحی و روانی

 2 ) نداشتن علاقه و انگیزه 

 3 ) سر در گم بودن و بی اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین و مقررات مدرسه و کلاس درس

 4 ) نداشتن برنا مه ی مشخص مطالعه

 5 ) کم خوابی و خستگی مفرط

 6 ) انجام ندادن تکالیف خود

 7 ) تغذیه ی نا مناسب 

 8 ) نا امیدی احتمالی به آینده 

 9 ) استقلال طلبی و مقابله با اقتدار معلم

 

*جذاب نبودن محیط داخلی کلاس مانند رنگ نامناسب درب و دیوار ، نداشتن پرده های مناسب و زیبا،و سایر امکانات جزیی کلاس .

*حواس پرتی مکرر دانش آموزان در اثر سر و صدای بیرون مدرسه ، داخل سالن ، تنبیه های احتمالی در سالن و غیره که معلم را مجبور به تجمیع حواس دانش آموزان می کند .

*وجود مشکلات جدید مانند  آوردن موبایل به کلاس توسط دانش آموزان، و در نتیجه حواس پرتی آنان و تذکرات مکرر معلم و یا ایجاد سوال برای معلم که چرا  تعدادی از دانش آموزان اصلا" به سخنان معلم توجهی ندارند ؟

*نبود رغبت و انگیزه کافی دانش آموزان به درس و کتاب و تحصیل .

* درگیریها و تنبیه های احتمالی دانش آموزان در ساعات قبل و ترس از ساعت بعد .

* درگیریهای شخصی و قهر و دعوای دانش آموزان با هم در کلاس و یا حیاط و بیرون از مدرسه  و یا تنبیه و محرومیت های دسته جمعی آنان .

*جذاب نبودن محتوای مواد آموزشی و یا حجم بالای برخی کتب درسی .

*سختی برخی مواد درسی.

 

عوامل خستگی معلم مربوط به مدرسه ، مدیریت ،دفتر و همکاران

 

* جذاب نبودن سالن و حیاط مدرسه مانند رنگ ، فضای کافی و غیره

*نبود کارگاه و آزمایشگاه مجهز و فعال و در دسترس معلم و دانش آموز برای تنوع بخشی به روش های تدریس.

*نبود امکانات کافی کمک آموزشی که در اختیار معلم قرار بگیرد و وی را مجبور  به استفاده از روش تدریس سخنرانی صرف می کند .

*نبود مشاوره قوی برای راهنمایی دانش آموزان و حل برخی مشکلات آنان.

* وجود معاون یا مدیر بسیار سختگیر که دانش آموزان را به اعمال فشار و سختگیری عادت داده و معلم نیز در این رابطه دچار مشکل خواهد شد.

* ندادن بازخورد به معلم توسط مدیریت مدرسه  در مورد فعالیت های دلسوزانه و مشهود  وی و عدم توجه به کارهای انجام شده توسط معلم در کلاس و مدرسه.

*بی انگیزگی احتمالی مدیر مدرسه  Principalو عدم علاقه به مسئولیت خود و انتقال این بی علاقگی به معلمان .

*سخنان تکراری (احتمالی) همکاران در  اوقات زنگ تفریح در دفتر مدرسه ، آبدارخانه و سالن و گلایه از موارد مختلف و ندادن انرژی مثبت به هم  و نپرداختن به انتقال تجربه و تقویت روحیه همکاران.

*عدم پذیرایی مناسب از همکاران در زنگ تفریح ، و وجود درگیریهای احتمالی دفتر با دانش آموزان و رسیدگی به آن در زمان استراحت معلم.

*نبود کتابخانه فعال ، نبود سالن کنفرانس یا محلی که معلم برخی اوقات دانش آموزان را جهت تنوع بدانجا برده و تدریس نماید.

*عدم توجه به نوآوری و ابتکارات معلمان توسط کادر مدیریت مدرسه.

*ارزشیابی یکنواخت و برای رفع تکلیف از کلیه معلمان ، نبود تفاوت بین کارکنان معمولی و کارکنان فعال و کوشا.

*وجود برخی همکاران بی انگیزه منفی باف و آنهایی که پشت سر هم انرژی منفی(؟) به دیگران منتقل می کنند .

* وجود برخی همکاران که با فعالیت های نوآورانه و غیر سنتی  مخالفت کرده و شخص را از کار خود دلسرد می نمایند، ومدیریت نیز به تبع آنان ،بدان کارهای نوآورانه توجهی نمی کند .

*وجود کادر مدیریت خسته و بی انگیزه در مدرسه که به صورت سنتی به وضع موجود رضایت داده و در پی تحرک و نوآوری و تشویق نیستند .

*ایراد گیری بیش از حد برخی والدین به معلم ، مدیر ، معاون و کارکنان مدرسه ، که ممکن است  آنان را در انجام وظایف خود ، محتاط  کند .

* محافظه کاری بیش از حد کادر مدیریت ، که فضایی کسل کننده را در مدرسه به وجود خواهد آورد.

* عدم توجه احتمالی بازرسان ، ادارات و دوایر به فعالیت های موثر معلمان دلسوز ، نوآور و خلاق .

* وجود مدیران به نگرش مدیریت ذره بینی در مدارس و کنترل دقیق و سختگیرانه بر اعمال معلم در مدرسه.

* حاکم شدن این نگرش نادرست که : ممکن است بین افراد فعال و غیر فعال در این سازمان تفاوتی وجود ندارد !که موجب بی انگیزگی معلمان خواهد شد .www.zibaweb.com

*حاکم شدن یک فضای محافظه کاری ، انضباط خشک ، و عدم توجه به نشاط و شادابی فضای مدرسه و دانش آموزان ، وجود تذکرات مکرر  مبنی بر رعایت مقررات  و موازین انضباطی غیر ضروری دانش آموزان  و در کل اعمال فشار بر دانش آموزان که این فضای غیر شاداب ، اثر خود را بر معلمان  نیز خواهد گذاشت.

*ندادن انگیزه و انرژی به معلمان در جلسات شورای معلمان مدرسه و برگزاری آن به صورت تکراری و غیر مفید و  دعوت نکردن از کارشناسان برای ارائه روشهای جدید مقابله با خستگی معلمان و ...

 

با توجه به هر کدام از بندهای بالا(در صورتیکه برای معلمان مصداق داشته باشد) پیدا کردن راهکارهای در دسترس ، ممکن است . که این کار ابتدا توسط خود همکاران و یا توسط متخصصان و کارشناسان مختلف  انجام شود .مدیران مدارس سهم به سزایی در کاهش میزان خستگی معلمان در مدرسه داشته و می توانند با ایجاد فضایی شاد و محیطی دوست داشتنی و با تاکید بر روشهای ایجاد انگیزه در همکاران ، بسیار موثر واقع شوند .

... در صورت داشتن تجربیات مفید در این زمینه ، ما را از نظرات مفید خود بهره مند ساخته و به ایمیل ما ارسال نمایید.

     

 

*****************
چند روش برای کاهش خستگی معلمان

این قسمت ازmagiran.com آورده شده است.* اولین کار پس از ورود به منزل، این است که به پشت دراز بکشید وعضلات ارادی بدن را کاملاً شل کنید. پلک ها را روی هم گذاشته وسعی کنید به همان حالت باقی بمانید و به چیزی فکر نکنید.
* خستگی حنجره وگرفتگی صدای خود را نیز با دم کرده جعفری و گل گاوزبان و خوردن شلغم پخته رفع کنید.
* خستگی کار روزانه و تنش های عصبی روی چشم تاثیر منفی دارد. سه نوع حرکت ورزشی برای رفع خستگی چشم پیشنهاد می شود:
* نگاه کردن به بالاو پائین بدون حرکت سر به تعداد ۱۰ بار.
* نگاه کردن به چپ و راست بدون حرکت سر به تعداد ۱۰ بار.
* قرار دادن دست ها برای چند لحظه روی چشم و برداشتن آنها.
البته شستن چشم با چای تازه دم شده و خیساندن یک قاشق غذاخوری برگ رازیانه در ۲۵۰ سی سی آب جوش به مدت دو ساعت و عبور دادن آن از صافی و شست وشوی چشم با آن نیز می تواند به رفع خستگی چشم کمک کند.
* یکی از علل اصلی خستگی پس از کار روزانه، کمر درد است، برای پیشگیری از بروز کمردرد یا به حداقل رساندن آن توصیه های زیر کمک کننده است:
* استفاده نکردن از کفش های تنگ و باریک.
* استفاده از صندلی دسته دار و تا حد امکان بدون چرخ و دارای ارتفاع و پهنای مناسب که پشتی صندلی تا شانه ادامه داشته باشد.
* در کلاس درس، باید طوری بنشینید که زانو بالاتر از ران قرار گیرد و از زیرپایی هم استفاده شود.
* در کلاس درس نباید به مدت طولانی سر پا ایستاد.
* انجام دادن حرکات کششی و نرمشی روزانه به مدت ۲۰ دقیقه و استفاده از فنون گوناگون ماساژ عضلات، به ویژه ماساژ اندام ها.
* برای رفع خستگی روزانه و به دست آوردن انرژی مورد نیاز، باید خواب خوبی داشته باشید، بنابراین خوابیدن و بیدار شدن سر وقت و سر ساعت برای حفظ نظم خواب ضرورت دارد.
* خوردن غذای سبک و قابل هضم در شب، دوش گرفتن قبل از خواب،  و خوابیدن به مدت ۷ تا ۸ ساعت در طول شبانه روز هم توصیه می شود.

افت تحصیلی - علل و پیامد ها

افت تحصیلی

1

 

مقدمه
تعریف

عوامل مؤثر بر افت تحصیلی و مردودی

علل خارجی

علل فردی

پیامهای افت تحصیلی و مردودی
 

مقدمه

یکی از مشغله های اصلی بشریت در تمام دوران ، توانا ساختن نسل آینده در اداره امور خویش و سپردن میراث فرهنگی بوده است . قسمت اعظم این وظیفه ، در ابتدا توسط خانواده انجام می شد . همزمان با گسترش جوامع و تقسیم کار اجتماعی و افتصادی وظیفه تعلیم و تربیت به نهاد آموزش و پرورش محول گردید .

این نهاد به طور رسمی عهده دار این امر گشت تا بر اساس اصول و اهداف مورد قبول جامعه ، توانایی ها و استعدادهای کودکان و نوجوانان را شناسایی نماید و به منظور اجتماعی شدن و به عهده گرفتن مسئولیت های آتی تعالیم لازم را به آنان بیاموزد .

امروزه دیدگاه مردم در مورد آموزش و پرورش به گونه ای است که استفاده از امکانات تربیتی جامعه را حق طبیعی و مسلم خود می دانند . دلیل عمده این امر آن است که تعلیم و تربیت با سرنوشت انسان در زندگی آینده پیوند خورده است . در عصر حاضر بسیاری از امکانات مادی و نیروهای انسانی در خدمت تعلیم و تربیت قرار گرفته است . همچنین تعلیم و تربیت در بسیاری از جوامع یک سرمایه گذاری بلند مدت محسوب می شود . که به بهای چشم پوشیدن و صرف نظر کردن از رشد کوتاه مدت دیگر امکانات جامعه حاصل می شود . بنابراین اگر تعلیم و تربیت نتواند نیروهای انسانی تحت آموزش خود را در قالب انواع تخصص ها و مهارتهای مکمل و مورد لزوم جامعه درآورد و بدین ترتیب نتواند به ایفای نقش خود در زمینه شکوفایی جامعه بپردازد ، در واقع باید گفت که این امکانات و نیروها به هدر رفته است . لذا تفکر عاقلانه حکم می کند که سرمایه ها و نیروهای به کار گرفته شده در تعلیم و تربیت به گونه ای برنامه ریزی و سازماندهی شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خویش دست پیدا کند .

کودکان و نوجوانان در دوران تحصیل ، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و محیط پیرامون بدست می آورند این مسأله به مقدار زیاد به تجارب موفق یا ناموفق دانش آموزان در دوران تحصیل بستگی دارد . آنها در مدرسه در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرند . در حقیقت در طول بهترین سالهای عمرخود با عوامل مختلف مؤثر بر تحول شناختی ، عاطفی و اجتماعی به کنش متقابل می پردازند .

آنها با پیشرفت در تحصیلات و افزایش میزان یادگیری علاوه بر رشد علمی به سلامت روانی نیز دست پیدا می کنند . بر عکس در صورت عدم موفقیت تحصیلی و فشارهای روانی ناشی از آن ، بهداشت روانی شان برهم خورده و بدین گونه خسارتهایی متوجه آنها و جامعه می شود .

به همین دلیل باید به مقوله افت تحصیلی توجه بیشتری نمود تا بتوان با شناخت آن ، توانایی ها و شایستگی های کودکان و نوجوانان را بارور کرد .

 

تعریف افت تحصیلی
 

افت از نظر لغوی به معنی کمبود ، کمی ، کم و کاست و نقصان است . منظور از افت تحصیلی « کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . » همچنین افت در لغت به معنای ضایعات ، ضایع کردن که بیشتر در نظر اقتصاددانان مطرح شده است . اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است . به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش .

 افت تحصیلی به معنای دقیق آن ، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد . گرچه این تعریف می تواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیل ، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده اند  را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی شود و می تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتسابهای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند . لذا افت تحصیلی مسئله ای است عام و نسبی .

کاربرد دقیق اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش را به صنعتی تشبیه می کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح « قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل » مطلوبتر باشد . با وجود این اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد به آموزش و پرورش بنگریم بدون شک آموزش و پرورش یکی از بزرگترین مشاغل اقتصادی جهان می باشد . لذا می توان اصطلاح افت یا اتلاف را در مورد این نهاد نیز به کار برد یعنی در حقیقت در فرآیند تعلیم و تربیت افت شامل اتلاف در پرورش و یادگیری انسانها ، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی و ارزش کار معلمان و اوقات دانش آموزان به وجود می آید . اگر فرض کنیم که هدف همه دانش آموزانی که وارد یک مرحله از مقطع تحصیلی می شوند ، گذراندن موفقیت آمیز آن دوره یا مقطع باشد بنابراین ، هم تکرار پایه های تحصیلی یک دوره و هم ترک تحصیل پیش از پایان دوره را نیز می توان به عنوان افت تحصیلی تلقی کرد . تکرار پایه تحصیلی عبارتست از تکرار یک کلاس برای دانش آموزی که در سال قبل در همان پایه مشغول به تحصیل بوده است . 

تکرار پایه تحصیلی از این جهت افت تحصیلی محاسبه می گردد که موجب کاهش ظرفیت ثبت نام در پایه تکرار شده می گردد و از پذیرش دیگر دانش آموزان در آن پایه جلوگیری به عمل می آورد ویا باعث به وجود آمدن تراکم دانش آموزان در آن پایه می گردد . این موضوع هم باعث تحمیل هزینه های بیشتری به نظام آموزش و پرورش می شود و هم به عنوان یک عامل شدید افت تحصیلی مضاعف می شود که باعث ترک تحصیل می گردد . ترک تحصیل عبارت  از وضعیتی است که دانش آموز  پیش از پایان سال دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است آن دوره را ترک کرده  و در حقیقت به هدفهای آن دوره دست پیدا نمی کند . اما در اهداف تعلیم و تربیت اینگونه عنوان شده است که هدف تعلیم و تربیت ، اجباری کردن آموزش تا پایان دوره راهنمایی است اگر چنانچه فردی تا پایان دوره راهنمایی ترک تحصیل نماید آن را جزء افت تحصیلی محسوب می کنند اما بعد از دوره راهنمایی چون این احتمال پیش بینی شده است که فقط بخشی از قبول شدگان دوره راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شوند . بنابراین ترک تحصیل قبول شدگان دوره دبیرستان افت محسوب نمی گردد بلکه به عنوان فارغ التحصیل تلقی می شوند بنابراین با توجه به مسائل مطرح شده در فوق افت تحصیلی عبارت است از وقوع ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور . البته قابل ذکر است که این تعریف تا حدودی محدود است زیرا انواع افت را نادیده گرفته و نتایج آموزشی و پرورشی ترک تحصیل زودرس یا مزیتهایی را که ممکن است تکرار پایه تحصیلی در برداشته باشد در نظر نمی گیرد .  به هر حال حدود  ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیل به ساخت نظام آموزشی و هدفهای این نظام بستگی دارد .

عوامل مؤثر بر افت تحصیلی و مردودی

1

علل گوناگونی ، زمینه ساز افت تحصیلی و احیاناً توقف در یک پایه تحصیلی می شوند . در کل نمی توان علل ثابتی را عامل موفقیت یا شکست تلقی کرد . اغلب محققان و صاحب نظران عوامل شکست تحصیلی را در دو طبقه درون سازمانی و برون سازمانی قرار می دهند . از عوامل بیرونی به تعدد زبان ، نابرابری ، امکانات آموزشی در شهر و روستا ، محرومیت برخی از گروهها مثل غیربومیان ، مهاجرین ، دختران و محدودیتهای مالی کشورها ، عوامل شخصی مانند هوش و استعداد ، امور عاطفی و نتایج تحصیلی اشاره نموده و از عوامل درونی نظام آموزش و پرورش کیفیت معلمان، برنامه های آموزشی ، تقویم و ساعت آموزشی را می توان نام برد  .

* در یک تقسیم بندی مشابه نیز می توان عوامل زیر را در افت تحصیلی دخیل دانست :

۱- علل داخلی که متوجه نظام آموزش و مدرسه می باشد

۲ - علل خارجی که خود به دو دسته تقسیم می شوند :

     الف ) علل اجتماعی و خانوادگی

        ب ) علل فردی

این دسته بندی دارای مرز مشخصی نیست و می توانند در یکدیگر تداخل داشته باشند ، چرا که نظام آموزشی نمی تواند از اجتماع جدا باشد و خود متأثر از آن است . همچنین عوامل فردی بی تأثیر از اجتماع و خانواده نمی باشد . این دسته بندی فقط برای سهولت مطالعه و تحقیق می باشد که در زیر به تفصیل بیان می شود .

* علل داخلی :

مدرسه به عنوان دومین کانون که در رشد و تحول کودک سهم بسزایی دارد می تواند نقش خود را به طور سازنده و یا بعضاً به شکل مخرب ایفا کند . اولین تجارب آموزشی و اجتماعی در محیط مدرسه یا کلاس درس ، روابط با همسالان و مشکلات ناشی از نظام آموزشی با افت تحصیلی دانش آموزان در ارتباط هستند .

روانشناسان انسانگرا بر این باورند که عواملی چون نگرش نسبت به خود ، آموزشگاه و دیگران ، میزان همدلی ، احترام بی قید و شرط . یکرنگی و در نظر گرفتن تفاوتهای فردی می توانند عوامل مهمی در مسائل انطباقی ، سلامت جسمانی ،  میزان توجه و حتی تغییر در میزان بهره هوشی و رشد شناختی باشد . از دیدگاه انسانگرایانه ، یادگیری می بایست در محیطی با روابط انسانی خوب تحقق یابد . در واقع تجربه یادگیری متأثر از دیدگاه یادگیری است و از این رو یادگیری تا حد امکان باید فردی و در زمان حال صورت پذیرد .

آموزش انسانگرایانه با کل وجود آدمی در ارتباط است . بنابراین هم مسائل آموزشی و هم مسائل عاطفی به موازات هم می بایست در آموزشگاه مورد توجه قرار گیرد .

 اعم علل آموزشگاهی که باعث افت تحصیلی می شود عبارتند از :

۱ - نامتناسب بودن هدفها و محتوای برنامه ها با نیازها ، استعداد و علاقه دانش آموزان :

اگر فراگیران برنامه درسی را نامربوط تشخیص دهند و آنها را متناسب با اهداف خود ندانند آن گاه است که افت تحصیلی افزایش می یابد . از آنجائیکه در نظام آموزشی ما هدف ، نخبه پروری وطرح تعلیم و تربیت بر مبنای تشکیل ذهن و ذخیره هر چه بیشتر دانش آموزی می باشد . قصور در برقراری هدفها و برنامه هایی که با نیازهای رشد ، تکامل ، علائق و انگیزه های فرد متناسب و هماهنگ نباشد بر جریان تعلیم و تربیت تأثیر نامناسبی برجای گذارده و باعث افت تحصیلی می شود .

۲- نامتناسب بودن روشها و امکانات آموزشی با محتوای برنامه ها :

در نظام آموزشی ما روشهای تدریس و یادگیری بر اساس گوش دادن و بیان لفظی و حفظ مطالب درسی استوار است و تأکید بر روشهای غیرفعال است . در نتیجه ذوق و خلاقیت و ابتکار دانش اموزان نادیده گرفته می شود و انگیزه و علائق آنان برای آموختن از بین می رود و در نتیجه افت تحصیلی نمایان می شود .

۳ - نامتناسب بودن معلمان از نظر صلاحیت ها ، شایستگی ها و تعداد با نیازهای برنامه

کمبود معلم مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه به دلیل کاهش جاذبه برای شغل معلمی ، یکی از دلایل شلوغی کلاسها و عدم توجه مناسب به پرورش و شکوفایی استعدادهای دانش آموزان می باشد که این امر باعث مردودی و یا ترک تحصیل آنان گردیده و یکی از عوامل افت تحصیلی است . کانت معتقد است در بین ابداعات بشری هنرمملکت داری و هنر تعلیم و تربیت از مابقی دیگر مشکل تر است یک معلم خوب برای اداره کردن به دو ویژگی نیاز دارد . اشراف بر کلاس یعنی توانایی معلم در کنترل کلاس و حضور ذهن یعنی توانایی معلم برای انجام دادن دو یا چند عمل در یک زمان . معلم همیشه در یک کلاس با دو نوع موقعیت روبروست . موقعیتهای مقرر یا پیش بینی شده وموقعیتهای اضطراری که از قبل قابل پیش بینی نمی باشد . کلاسهای شلوغ به علت کمبود معلم و فضا و در نتیجه عدم توجه مناسب به پرورش و شکوفایی استعدادهای دانش آموزان و تدریس معلمان به شیوه قدیمی به صورت غیرفعال و پذیرنده کاهش جاذبه برای شغل معلمی به خاطر حقوق ناکافی و عدم رفاه در نتیجه عدم جذب نیروهای مطلوب کارآمد از جمله مواردی است که در نهایت افت تحصیلی وتکرار پایه تحصیلی را به دنبال دارد .

۴ - نامتناسب بودن مقررات و شرایط و فضای مدرسه و کلاس با نیازها و شرایط اجتماعی

مقرراتی که در اکثر مدارس حاکم است با وضعیت معلمین و دانش آموزان متناسب نیست و در این شرایط به استعدادها ، علائق و مشکلات دانش آموزان و تفاوتهای فردی آنان توجهی نمی شود . در این شرایط تعلیم و تربیت تحمیل شده ، تهدید ، توبیخ جنبه رسمی به خود می گیرد و این خود باعث بی علاقگی و عدم پرورش استعدادها شده و افت تحصیلی را به دنبال دارد همچنین مقررات و شرایط نامناسب مدرسه ، کلاس و محیط داخلی مدرسه و جریانهای اجتماعی آن ممکن است به طور کلی با نیازهای کودکان و جامعه ای که آنها را در برگرفته است بیگانه و ناهماهنگ باشد از جمله ساختمان مدارس ، تجهیزات ، کتابها و برنامه های درسی ممکن است از عوامل این بیگانگی به شمار آیند از عوامل مؤثر دیگر در این ارتباط می توان از مدت زمان و تعداد جلسات کلاس در هر روز ، مدت زمانی که برای انجام تکالیف در منزل تعیین می شود و تعداد روزهای حضور در مدرسه در هر هفته و همچنین چگونگی روابط معلمان و مسئولان مدرسه با دانش آموزان و اولیاء آنان نیز نام برد .

۵ - نامتناسب بودن روشهای ارزشیابی و سنجش یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و تأکید زیاد بر امتحانات

از آنجا که آموزش و پرورش عمومی حق همه افراد جامعه است پس باید افراد جامعه به اهداف و نتایج پیش بینی شده برای این سطح آموزش و پرورش برسند . در نتیجه افت تحصیلی در آن بی معنا خواهد بود نظر به اینکه یادگیری فرآیندی پویا و ممتد است نه ثابت و مقطعی ، بنابراین تقسیم بندی تغییر و تحولات مداومی که فرد در جریان یادگیری با آنها روبروست به مراحل دلخواه تحصیلی و ارائه آزمونهایی برای اندازه گیری یادگیری او در خلال یا در پایان هر یک از مراحل به منظور تعیین سرنوشت او نمی تواند توجیه پذیر باشد . زیرا نمرات امتحانی به شخصی که امتحانات را تصحیح می کند وابستگی دارد و شایستگی معلمان در تدریس از یک موضوع درسی به موضوع درسی دیگر متفاوت است پس ارزش نمرات امتحانی متفاوت است . تأکید زیاد بر نمرات امتحانی هدفهای اصلی آموزش و پرورش را به مخاطره می اندازد و نمره به صورت هدف در می آید و به جای تأکید بر پرورش قدرت خلاقیت وابتکار و جرأت و جسارت ، بر حفظ و ذخیره دانشهای ساخته و پرداخته کنونی در ذهن تأکید می کند .

دانش آموزان به طور کلی در فعالیتهای اولیه تحصیلی شان تقریباً یاد می گیرند که به نظام نمره گذاری و ارتقا گواهینامه گزارشهای تحصیلی اهمیت قائل شوند امتحانات در صورتی توجیه پذیرند که نقاط قوت و ضغف دانش آموزان را نشان داده و زمینه پیشرفت آنان را فراهم نماید .

علل خارجی

خانواده و نقش آن بر افت تحصیلی

۱ - محرومیت فرهنگی

۲ - فقر و محرومیت اقتصادی

۳ - عوامل عاطفی و رفتاری خانواده

۴ - فقدان والدین

۵ - بی سوادی والدین

۶ - تعداد اعضای خانواده

هر انسانی قسمت اعظم زندگی خود را در خانواده سپری می کند . خانواده به اولین گروه خویشاوندی یک کودک اطلاق می شود و نخستین پیوند میان کودک و محیط اطراف است . کودک در آنجا پندارهای اولیه درباره جهان خارج را فرا می گیرد . از لحاظ جسمی و ذهنی رشد و پرورش پیدا می کند . سخن گفتن و هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها ، اخلاق و روحیاتش در خانواده شکل می گیرد و به عبارت دیگر اجتماعی می شود .

اعم عواملی که تحت عنوان عوامل اجتماعی - خانوادگی مطرح می شود در ذیل ذکر می شود :

۱ - محرومیت فرهنگی

کودک دچار فقر فرهنگی ، کودکی است که از فقر زبانی ، تجربی ، شناختی و شخصیتی و دامنه وسیعی از نگرشها ، هنجارها و ارزشهای بدون معیار رنج می برد و با توجه به این موارد است که فرصتهای برابر آموزش ، شانس مساوی در برخورداری از تعلیم و تربیت را فراهم نمی کند . زیرا بسیاری از افرادی که وارد نظام آموزشی می شوند این بار محرومیت فرهنگی است که آهنگ برخورداری آنان را معین می کند .

هر چه امکانات فرهنگی خانواده زیادتر باشد امکان رشد توانایی های هوشی کودکان زیادتر می شود و برعکس فقر محیط فرهنگی اثرات منفی بر رشد عقلی و شناختی کودکان دارد و در نتیجه موجبات افت تحصیلی را به وجود می آورد .

۲ - فقر و محرومیت اقتصادی

کودکانی که متعلق به خانواده هایی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی فوق العاده پائین بوده و تواماً با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه اند ، از انگیزه تحصیلی بسیار پائین برخوردارند . از سوی دیگر در کنار فقر فرهنگی و محرومیتهای محیطی ، شرایط اقتصادی - اجتماعی حاکم بر جامعه نیز در چگونگی تبلور انگیزه های رشد و پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارد .

فقر و نداری به شکلهای گوناگون موانعی را در جهت پیشرفت تحصیلی به وجود می آورد از قبیل :

  •  نامناسب بودن مکان زندگی از جهت آب سالم ، نور و فضای اتاق ، رفت و آمد و شلوغی و سر و صدا،  آلودگی هوا ، نبودن مکان برای کارهای شخصی .

  • نامناسب بودن امکانات بهداشتی و تغذیه و در نتیجه ابتلا به انواع بیماریها و سوء تغذیه و کمبود خواب

  • کارکردن در خارج از منزل که مانع رفتن آنها به مدرسه یا باعث حضور نامرتب آنان در کلاس می شود .

  • یکی از عوامل منفی خانوادگی که همواره منشاء انحراف توجه کودک از تحصیل می گردد جابجائی وظایف والدین و فرزند است . از جمله جابجائی ها که ارتباط قابل توجهی با افت تحصیلی دارد ، اشتغال کودکان است . به این ترتیب کودکان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولاً از آنها انتظار می رود درآن مقطع بیشتر به نقشهای مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند . عدم تامین نیازهای مالی خانواده و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پائین است که در این زمینه صرف وقت و نیروی بسیار در اشتغال ، باعث افت تحصیلی آنها می شود . اشتغال دانش آموزان انرژی جسمی و ذهنی شان را برای یادگیری دروس کاهش می دهد . به این ترتیب کودکان ممکن است به دلیل عدم حضور فعال و مستمر در محیطهای آموزشی نتوانند به نحو مطلوبی به تحصیل ادامه دهند .

وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خانواده در نظام ارزشها به ویژه در روش تربیت فرزندان تأثیر می گذارد . در بعضی از خانواده ها پیشرفت کودکان در امر تحصیل به عنوان یکی از ارزشهای مهم تلقی می شود . این گونه خانواده ها برای پیشرفت فرزندان خود اهمیت زیادی قائل هستند .

آنان اغلب با مدرسه و معلم و فرزندان خود در ارتباطند . ولی اعضای طبقه کارگر ارزش پائین تری برای آموزش و پرورش قائل هستند همچنین آنها تأکید کمتری بر آموزش رسمی دارند و آن را وسیله ای برای پیشرفت شخصی قلمداد نمی کنند .

۳ - عوامل عاطفی و رفتاری خانواده

رفتار والدین با یکدیگر و تعامل آنها با کودک و به طور کلی جو عاطفی خانواده به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رفتار و سازگاری کودک به شمار می رود . پذیرش یا طرد کودک از جانب والدین و رابطه فرزندان با یکدیگر ، بهداشت روانی کودک را تحت تأثیر قرار می دهد . کودکی که در خانواده احساس تبعیض و طردشدگی و ناامنی می کند ممکن است از نظر بهداشت روانی مورد تهدید قرار گیرد .

و این امر ، به تدریج باعث می شود که کودکان انگیزه یادگیری را از دست بدهند و اکثر آنها به گروه مردودشدگان و شکست خوردگان تحصیلی می پیوندند . در خانواده هایی که جو عاطفی سالم در آنها وجود دارد و روابط عاطفی والدین با بچه ها و همچنین روابط اجتماعی مناسبی بین افراد خانواده برقرار است کودک احساس امنیت می کند چنین کودکی از سلامتی روانی و پختگی عاطفی و رشد اجتماعی بهتری برخوردار است که طبعاً در سازگاری او با مدرسه و یادگیری و پیشرفت تحصیلی وی تأثیر تعیین کننده دارد .

۴ - فقدان والدین

نبودن پدر یا مادر یا هر دو ، اختلافات خانوادگی ، جدایی والدین از یکدیگر در خانواده ، باعث می شوند شرایط امنیت روانی و عاطفی به شدت کاهش یابد و باعث افت تحصیلی شود . فقدان والدین باعث  آثار منفی رفتاری و عاطفی بر کودکان شده و به تبع آن بی علاقگی و آشفتگی های هیجانی ایجاد می شود که هر یک به نوبه خود می تواند عاملی برای افت تحصیلی دانش آموز باشد .

۵ - بی سوادی والدین

بی سوادی والدین موجب عدم درک وظایف مدرسه ، برنامه های آن و تداوم حضور مرتب دانش آموز در مدرسه می گردد و مشکلاتی برای تحصیل دانش آموز و کار مدرسه فراهم می کند . همچنین از نظر ناتوانی در کمک فکری و عملی به امور برنامه درسی دانش آموزان در منزل ، از پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان می کاهد .

والدین با سواد علاوه بر نقش کمک رسانی در آموزش فرزندان خود ، الگوی منسجمی از یک فرد باسواد نیز هستند . سواد والدین در تحصیل فرزندان نقش دو جانبه ای دارد . از یک سو برای آنها جنبه کمک آموزش دارد و از سوی دیگر انگیزه ای برای درس خواندن آنها می شود . برخی از تحقیقات نشان داده اند کودکانی که در امور تحصیلی موفق هستند از والدینی برخوردار هستند که تحصیلات بالاتری دارند .

۶ - تعداد اعضای خانواده

امروزه در کلیه جوامع بشری افزایش جمعیت یکی از مشکلات اساسی می باشد و ازدیاد روزافزون آن جامعه را تهدید می کند و در نتیجه توجه اصلی پژوهشگران و صاحب نظران علوم اجتماعی و تربیتی را به خود جلب کرده است . تحقیقات نشان می دهد مجموع تعداد خواهران و برادران در گروهی که دارای افت تحصیلی هستند بیشتر است . زیرا هر خانواده مقدار محدودی از منابع از قبیل پول ، غذا ، فضای زندگی ، رسیدگی و توجه والدین ، کنترل فرزندان و ... را دارد که هر چه تعداد اعضای خانواده بیشتر باشد تعداد متوسط منابع برای هر کودک کمتر می شود . در خانواده های پرجمعیت ، کودکان در مدتی که وقت خود را خارج از منزل صرف می کنند احساس آرامش بیشتری می کنند و از طرفی در این خانواده ها والدین کمتر می توانند فعالیتهای خارج از منزل فرزندان خود را تحت نظر داشته باشد .

علل فردی

۱ - هوش

۲ - انگیزش

۳ - توجه

۴ - آشفتگیهای عاطفی و هیجانی

۵ - جنسیت

۶ - نارسائیهای جسمانی

بسیاری از مسائل مربوط به یادگیری و نابهنجاری های دانش آموزان از علتهای پنهانی که در تفاوتهای فردی نهفته است ناشی می شود . شناخت تفاوتها موجب بهبود کیفیت آموزش و پرورش و کاهش افت تحصیلی می شود . مساله تفاوت های فردی به ویژگیهای شناختی ، روانشناختی و شخصیتی از قبیل هوش ، انگیزش ، اعتماد به نفس ، توجه ، نارسائیهای جسمی و غیره مربوط می شود  . برای پی بردن به علل این تفاوتها لازم است که به علل وراثتی و محیطی و تأثیر متقابل این دو عامل بر هم اشاره شود . افراد از یک طرف با خصوصیات وراثتی معین به دنیا می آیند و از طرف دیگر در شرایط و محیطهای گوناگون پرورش می یابند . بنابراین تفاوتهای افراد نتیجه کنش متقابل بین محیط و وراثت است مهمترین عوامل فردی که در مردودی و افت تحصیلی نقش دارند عبارتند از :

۱ - هوش

بدون شک یکی از عومل مهم افت تحصیلی کمبود هوش و توانایی ذهنی است . هوش هر فرد را می توان به دو نوع هوش عمومی و اختصاصی تقسیم کرد . هوش عمومی نوعی توانایی است که در اغلب فعالیتهای انسان خود را نشان می دهد . هوش اختصاصی استعداد و توانایی خاصی است که فرد در یک یا چند زمینه خاص دارد . اگر به نمرات دروس مختلف یک دانش آموز بنگریم می بینیم که نوعی رابطه بین آنها وجود دارد که حاکی از هوش عمومی است یعنی این طور نیست که آن دانش آموز در یک درس بسیار قوی و در درس دیگر بسیار ضعیف باشد . از طرف دیگر ممکن است کمی تفاوت دیده شود مثلاً در درس علوم بهتر از تاریخ باشد که این نشاندهنده هوش اختصاصی است . افراد از نظر میزان برخورداری از هوش عمومی با یکدیگر تفاوتهای بسیاری دارند که باید به آنها توجه شود .

کودکان و نوجوانان از نظر ظرفیت هوش با هم متفاوت هستند زیرا بهره هوشی افراد نتیجه تعامل بین وراثت و محیط است . بنابراین کودکان با ظرفیت متفاوت به دنیا آمده و در شرایط محیطی مختلف بهره هوشی خود را می یابند . بدیهی است درصد قابل توجهی از دانش آموزان که از نظر هوشی پائین تر از میانگین هستند ، در گروه دانش آموزان مرزی قرار دارند و احتمال اینکه این دانش آموزان شکست تحصیلی را بیشتر تجربه کنند زیاد است . این دانش آموزان اغلب در مدارس عادی حضور دارند و نیازمند توجه خاص معلمان و مشاوران مجرب هستند . برخی از تحقیقات نشان داده اند که انگیزه تلاش در این گونه دانش آموزان به دلیل عدم درک فهم مطالب درسی ، اندک است .

۲ - انگیزش

انگیزش چیزی است که ما را از ملالت به سوی علاقه حرکت می دهد . انگیزش عبارت از آن چیزی است که به ما انرژی می دهد و فعالیتهای ما را هدایت می کند گاهی انگیزش را به موتور و فرمان یک اتومبیل تشبیه می کنند . انگیزه در واقع موتور حرکت هر فردی است . یکی از دلایل افت تحصیلی نداشتن انگیزه پیشرفت می باشد . آنهایی که دارای انگیزه پیشرفت بالا هستند به تکالیفی روی می آورند که درجه دشواری آن در حد متوسط باشد و از تکالیف خیلی آسان یا خیلی متوسط دوری می کنند. چون تکالیف آسان برای آنها مبارزه ای به حساب نمی آید و ایجاد نگیزه نمی کند و انجام دادن تکالیف آسان فصیلتی به شخص نمی بخشد به این دلیل است که تکالیف دشوار برای آنهایی که خواستار پیشرفت هستند انگیزه آفرین نیست آنهایی که نیاز به پیشرفت پایین دارند به تکالیف نیمه دشوار روی می آورند و آنهایی که ترس شدید از شکست دارند به سوی تکالیف آسان می روند که احتمال موفقیت در انها بسیار است و احتمال شکست بسیار کم و یا اینکه به سوی تکالیف خیلی دشوار می روند که بهانه ای برای آنها باشد . روانشناسان در پژوهشها دریافته اند که نقش انگیزش در مسائل یادگیری و پیشرفتهای تحصیلی خیلی مؤثر تر از درجه هوش شاگردان است .

۳ - توجه

برای یادگیری و به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط توجه به آن است بدیهی است اگر دانش آموز از هوش بالایی برخوردار باشد ولی به مطلب توجه نکند ، نمیتواند آن را فرا گیرد ، بنابراین باید خاطر نشان کرد علت افت و شکست تحصیلی بعضی از دانش آموزان ناشی از دامنه توجه پایین است و نیز عدم تمرکز حواس هنگام مطالعه و انجام تکالیف درسی نیز یکی از علل شکست و افت تحصیلی می باشد .

۴ - آشفتگیهای عاطفی و هیجانی

مشکلات عاطفی و هیجانی دانش آموزان در مقاطع مختلف رشد می تواند باعث افت تحصیلی آنان شود که مهمترین آنها را به اختصار توضیح می دهیم .

  • اضطراب و نگرانی

یکی از عوامل عاطفی که در یادگیری فرد تأثیر سوء دارد اضطراب است . اضطراب در یادگیری اختلال ایجاد می کند. این عامل در حالت شدید می تواند افت تحصیلی را باعث گردد چرا که فرد نمی تواند تمام قوای فکری و روانی خود را در هنگام یادگیری مطالب به کار گیرد . علت اضطراب و نگرانی می تواند ناشی از ترس از امتحان ، نمره ، معلم یا اختلالات عاطفی - رفتاری خانواده و غیره باشد . وجود اندکی اضطراب در انسان به عنوان یک حالت عاطفی و هیجانی نه تنها طبیعی است بلکه فقدان کامل آن می تواند مشکلاتی را پدید آورد . اما همین اضطراب که چاشنی زندگی است و انسان را به کار و کوشش و تکاپو وا می دارد اگر از حد اعتدال خود تجاوز کند بسیار زیان بخش خواهد شد وجود اندکی اضطراب در دانش آموزان برای مدرسه و تکالیف آن ضروری است و موجب احساس مسئولیت ، برنامه ریزی و مطالعه بیشتر آنها می شود حتی در مواردی که برخی از دانش آموزان نسبت به درس ، امتحان و مدرسه هیچگونه مسئولیتی احساس نمی کنند گاه لازم است که معلمان یا اولیاء با تشریح عواقب قصور ، کوتاهی و تنبلی دانش آموزان مقداری اضطراب در آنها ایجاد کنند . اما از طرف دیگر مطالعات متعددی نشان داده است که اگر اضطراب شدید باشد کاهش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را به همراه خواهد داشت . به بیان دیگر یکی از دلایل اساسی افت تحصیلی ، تجدیدی و مردودی دانش آموزان ،  اضطراب امتحان است که برخی مطالعات سهمی در حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد را نشان داده اند .

۵ - جنسیت 

از دیگر متغیرهای فردی که می تواند تفاوتهایی را در پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان ایجاد کند جنسیت می باشد .  برخی از محققان معتقدند که دختران در علوم انسانی و پسران در علوم ریاضی و فنی توانایی بهتری دارند همینطور میزان مردودی در پسران به مراتب بیشتر از دختران می باشد . مسئله دیگر نحوه تفکر دانش آموزان است . به طوریکه دانش آموزانی که در امر تحصیل با شکست مواجه می شوند این امر را به فقدان توانایی خود نسبت می دهند و خود را ناتوان می پندارند . در آنها احساس عدم شایستگی ایجاد می شود و به تبع کاهش عملکرد را به دنبال دارد که خود باعث دور باطل و شکستهای پی در پی می شود .

۶ - نارسائیهای جسمانی

نارسائیهای جسمی و بیماریها ممکن است سبب پیدایش ناراحتیهای جسمی خاص در دانش آموزان شده به طوریکه در برنامه های تحصیلی کودک مزاحمت ایجاد کرده و در نهایت به افت تحصیلی منجر شود . نارسائیهای جسمانی خود به انواع مختلف تقسیم می شود که در اینجا به اختصار به چهار نوع از آنها اشاره می شود .

الف ) ضعف بنیه : دانش آموزانی که ضعف بنیه دارند  و از سلامت کامل برخوردار نیستند نمی توانند زیاد فعالیت و کوشش کنند و به خاطر آمادگی برای انواع بیماری از پیشرفت تحصیلی باز می مانند .

ب ) ضعف بینایی و شنوایی :

آنهایی که دچار ضعف در بینایی و شنوایی هستند درس را خوب درک نمی کنند و خودبخود افت تحصیلی دامنگیر آنها خواهد شد . مطابق تحقیقات انجام شده ملی و بین المللی حدود دو درصد از کودکان و دانش آموزان بدون اینکه از عینک و سمعک استفاده کنند وبی آنکه شناسایی شده باشند دچار نارسایی بینایی و شنوایی هستند . در واقع یکی از مهمترین عوامل افت تحصیلی همانا ضعف بینایی و شنوایی است .

ج )‌ناراحتیهای جسمی - حرکتی

ناراحتیهای مربوط به مراکز عصبی و ناهماهنگی های حسی و حرکتی مانند صرع ، فلج مغزی نیز می تواند باعث افت تحصیلی شود .

د ) مشکلات ارتباطی :

دانش آموزانی که با دیگر دانش آموزان و معلمان ارتباط برقرار می کنند مشکلات خود را با آنها حل می کنند ولی ان دسته از دانش آموزانی که از این نظر مشکل دارند و نمی توانند با دیگران روابط حسنه برقرار کنند ومنزوی و گوشه گیر هستند ناچارند که مشکل خود را به خود بازگو کنند که به دور تسلسل خواهند رسید و مشکل آنها باعث افت تحصیلی در آنها خواهد شد .

۷ - مشکلات رفتاری

در بعضی از مواقع مشکلات رفتاری ، باعث افت تحصیلی می شوند . برخی از محققان معتقدند که اختلالات رفتاری ، رفتارهای افراطی ، مزمن و انحرافی هستند که گستره آن شامل اعمال تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی تا اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه می باشد .

دانش آموزانی که دارای مشکلات رفتاری هستند توانایی ایجاد تمرکز و انگیزه لازم برای یادگیری ندارند و کمتر قادر به شرکت در کلاسهای عادی هستند زیرا به طور متوالی شکست را تجربه می کنند .

از مشکلات و عوامل فردی دیگری که در امر افت تحصیلی و مردودی دخیل است می توان عزت نفس پایین ، ناتوانائیهای یادگیری ،‌ دوزبانگی دانش آموزان را نام برد که هر کدام از انها احتیاج به بررسیها و پژوهشهای عمیقی دارد .

پیامهای افت تحصیلی و مردودی

۱ - اثرات افت تحصیلی بر کودکان

۲ - اثرات افت در محیط خانواده

۳ - هزینه های تحمیل شده بر دولت

* بحث و نتیجه گیری

افت تحصیلی و مردودی را نمی توان فقط به عنوان یک مشکل فردی مورد توجه قرار داد . زیرا ابعاد و پیامدهای ناشی از آن خیلی فراتر و وسیع تر از مسائل شخصی و فردی است . از آنجائیکه مسئله افت تحصیلی و مردودی پیامدهای گسترده را در بر می گیرد در این اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم.

۱ - اثرات افت تحصیلی بر کودکان

پایان سال تحصیلی برای کودکی که مردود شده است لحظه ای بحرانی است . زیرا شکست ، تصوری را که کودک از خود دارد دگرگون می سازد و نیز عقیده دیگران را نسبت به او عوض می کند . این تغییرات در شخصیت در حال تکوین و تشکیل کودک بسیار ظریف و آسیب پذیر است و آثار نامطلوب به جای می گذارد . بسیارند دانش آموزان شکست خورده که از خانه می گریزند یا به مواد مخدر پناه می برند و یا حتی اقدام به خودکشی می کنند . در ضمن تجربیات موفق مدرسه باعث نگرش مثبت به خود می شود .  اما تجربیات ناموفق مدرسه به مفهوم منفی می انجامد که در نتیجه آن فرد ممکن است دچار دی منفی نسبت به خود شود . اگر محیط مدرسه برای دانش آموزان شواهدی که حاکی از شایستگی و لیاقت وی در کار مدرسه باشد طی چندین سال خصوصاً سالهای نخست تحصیلی فراهم بیاورد و این تجارب موفقیت آمیز در چهار پنج سال بعد نیز تکرار شوند . مطمئناً برای مدت نامحدودی در فرد نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی ایجاد می شود . چنین فردی قادر خواهد بود تا بدون تحمل رنج و عذاب بر بحرانها و فشارهای شدید زندگی غلبه کند . اگر یک کودک صرفنظر از سابقه زندگی اش بتواند در مدرسه موفق شود برای موفقیت در زندگی نیز شانس فوق العاده ای دارد و در صورتی که در یکی از مراحل آموزش خود ( مدارس ابتدائی ، دبیرستان یا دانشگاه )‌ با شکست مواجه شود شانس او برای موفقیت در زندگی به مقدار زیادی کاهش پیدا می کند .

۲ - اثرات افت تحصیلی در محیط خانواده

برای خانواده ها قبول چنین شکست در تحصیلات فرزندانشان بسیار سنگین و دردآور است و باعث می شود که رفتارشان نسبت به کودک شکست خورده تغییر کند و در هر حال این واقعه موجب برهم خوردن تعادل عاطفه خانواده و مخصوصاً تعادل بین کودک شکست خورده و خانواده می گردد . برای خانواده ها نیز شکست فرزندان دردناک است و بر آن می شوند تا مسئول آن را پیداکنند و معمولاً یا مدرسه را مسئول می دانند یا فرزند خود را در هر حال این واقعه موجب برهم خوردن تعادل محیط خانوادگی می شود . بسیاری از خانواده های کم درآمد از ادامه تحصیل فرزند خود ناامید می شوند و او را وادار به کار می کنند واین خود سبب ترک تحصیل می شود .

۳ - هزینه های تحمیل شده بر دولت

هزینه تحمیل شده بر دولت شامل :

الف ) اتلاف هزینه های جاری اداره مؤسسات آموزشی توسط دولت

ب ) اتلاف سرمایه گذاری های ثابت برای احداث و تجهیز فضاهای آموزش و پرورش

* بحث و نتیجه گیری

همانطور که در ابتدای بحث گفتیم تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از اهمیت شایانی برخوردار است چرا که نهایتاً بر پیشرفت و توسعه هر جامعه ای تأثیر می گذارد . متأسفانه عوامل زیادی بر جریان آموزش تأثیر می گذارد و موجبات افت تحصیلی را فراهم می کند . شناخت این عوامل می تواند به برنامه ریزی در زمینه کاهش این معضل کمک نماید . بخشی از این افت ناشی از مشکلات موجود در نظام آموزشی است .

آموزش و پرورش باید در تعیین اهداف مناسب آموزشی تجدید نظر کند و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی و شناخت صحیح گروه هدف خود یعنی دانش آموزان ، زمینه های جامعه پذیری شان را فراهم نماید . زیرا هدف تعلیم و تربیت باید آماده کردن افراد برای زندگی بهتر باشد ، متأسفانه در نظام آموزشی موجود کشورمان ، تأکید بر پیشرفت تحصیلی است تا یادگیری در معنای واقعی کلمه . نظام آموزشی باید زمینه لازم را برای تفکر خلاق فراهم کند و پاسخگوی نیاز افراد باشد . وضعیت موجود موجب افت انگیزه و سرخوردگی دانش آموزان می گردد زیرا به جای اینکه ذهن آنها را وادار به اندیشه و خلاقیت نماید آن را تبدیل به صندوقچه محفوظات کرده است . این امر از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است چرا که وزارت آموزش و پرورش از متولیان تعلیم و تربیت نسل جدید است و اگر در ساختار ، محتوای دروس و تعریف اهداف و محصولات آموزشی تجدید نظر نکند باید منتظر عواقب شومی باشیم .

یکی دیگر از عوامل مؤثر بر افت تحصیلی ومردودی عوامل خانوادگی است . مطالعات نشان داده اند که کودکان با خانواده های فقیر ،‌تحصیلات و درآمد پایین ، کودکانی که در خانواده آنها مشاجرات زیاد است ، بیشتر احتمال دارد مردودی را تجربه نمایند . از عوامل دیگری که با ترک تحصیل رابطه دارند . سطح موفقیت شغلی والدین ، نبودن پدر و مادر در خانه و وسائل کمک آموزشی در خانه را می توان نام برد . می توان با تقویت رابطه مدرسه و خانواده از طریق آموزشهای عملی و تشکیل گروههای خاص مثل گروههای همیار ، تأثیر سوء عوامل خانوادگی هر چند اندک را به حداقل رساند . انجمن اولیاء و مربیان می تواند در جهت این هدف گام جدی تری بردارد . در زمینه عوامل فردی مؤثر بر افت تحصیلی می توان با توجه به استعدادهای بالقوه فرد از طریق آموزش های مناسب در جهت رفع آشفتگیهای عاطفی ، هیجانی ، مشکلات رفتاری و به منظور تقویت انگیزه دانش آموزان برنامه ریزی کرد .

افت تحصیلی را نباید نادیده گرفت زیرا از طرفی بین افت تحصیلی ، مردودی و ترک تحصیل رابطه وجود دارد . مطالعاتی که به بررسی ارتباط بین مردودی و ترک تحصیل در دبیرستان پرداخته اند همواره نشان داده اند که اکثر دانش آموزانی که تجربه مردودی دارند عاقبت مدرسه را رها می کنند . برخی از محققان گزارش کرده اند که ترک تحصیل کنندگان پنج برابر بیشتر از دیگر دانش آموزان تجربه مردودی دارند .

بنابراین اگر بطور جدی در جهت کاهش افت تحصیلی و نهایتاً مردودی و ترک تحصیل اقدام شود منابع جامعه خصوصاً مابع انسانی ، این گنجینه های ملی به هدر خواهد رفت . با توجه به تمام مطالب این مقاله باید گفت آموزش و پرورش نیازمند تحول است . در نظام آموزشی باید تجدید نظر کرد و با بررسی کارشناسانه ، زمینه لازم را برای رسیدن به اهداف مناسب آموزشی و آماده کردن افراد برای زندگی و تأمین آینده فراهم نمود .

درجهت پیشبرد این اهداف ، آموزش و پرورش می تواند دیگر نهادها و سازمانها را با خود همراه کند .

استفاده از تنبیه و تشویق و 35 پیشنهاد برای تقویت عزت نفس

استفاده بهینه از تشویق وتنبیه و  35 پیشنهاد برای تقویت عزت نفس دانش آموزان


چکیده:
هدف هر نظام تعلیم و تربیت ، آماده سازی و ساختن انسانها از ابتدای تولد در پرتو ملاک هایی است که دست اندرکاران تعلیم وتربیت تربیت برای تعیین ویژگیها ی شخصیت وی طبق روش معینی که با فلسفه آن گروه و تحقق اهداف زندگی آنها سازگار باشد وضع کرده اند بشر دو نوع شیوه تربیتی می شناسد الهی و انسانی. شیوه الهی از جانب خدای سبحان و شیوه انسان ساخته بشر است . یکی از مسایل بسیار مهم تربیتی در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان مسئله تشویق و تنبیه است این موضوع از دیر باز توجه متخصصان تعلیم و تربیت و روان شناسان ، اولیاء و مربیان را به خود جلب کرده است .

      خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید ( سوره بقره ) می فرماید : " ای پیامبر به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت ، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است ." حضرت علی علیه السلام در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که او را به فرمانروایی مصر برگزیده بود ، دستور می دهد : که مبادا نیکوکار و بدکردار پیش تو یکسان باشند ، زیرا چنین روشی نیکوکار را از کردار نیک دور ساخته و بدکردار را به کار بد سوق می دهد . یکی از روش های مؤثر در تربیت ، تشویق کارهای خوب کودک است . تشویق در روح و روان کودک اثر می گذارد و او را به انجام اعمال نیک تحریض و ترغیب می کند . www.zibaweb.com
مقدمه :
بقاء و دوام هر سیستم در مرحله اول در گرو مدیریت و نحوه اداره کردن آن است و مدیران نقش هدایت کنندگان را ایفاء می نمایند . در سازمانهای آموزشی خاصه مدارس ، نقش و فعالیت مدیران از حساسیت وافری برخوردار است.چرا که کار آنان مستقیم با انسانهاست . طبیعی است کار با انسان از دشواری و پیچیدگی ویژه ای برخوردار است و نیازمند علم و شناخت کافی است و ضروری است مدیران واحد های آموزشی برای بهبود کیفیت مجموعه فعالیتهای خود از یک الگو ،چهارچوب نظری مناسب برخوردار شوند و با بهره گیری از دو بازوی مهم مدیریت یعنی علم و تجربه مدرسه را خوب اداره نمایند . پیشرفت ملت ها ، تمدن ها و انسانها تا حدودی زیادی به بهره گیری و استفاده از تجارب جوامع و انسانها از همدیگر دارد و یکی از اساسی ترین کار تشویق و ترغیب نیروی انسانی و همکاران و دانش آموزان می باشد . برنامه ریزی در هیچ حوزه دیگری به اندازه تعلیم و تربیت کار آمدو نقش آفرین نخواهد بود .کلید توسعه و بقای جوامع بشری در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان این مرز بوم نهفته است تعلیم و تربیتی که توام با برنامه ریزی و اجرای دقیق این برنامه بر اساس دین مقدس اسلام پی ریزی شده باشد حال که بحث از تعلیم و تربیت نوباوگان به میان آمد.

        پرداختن به موضوع تشویق و تنبیه بی مناسب نخواهد بود . چرا که تشویق و تنبیه نه تنها به کودکان و نوجوانان دارای تاثیر است بلکه به افزایش انگیزه برای انجام و عدم انجام در بزرگسالان نیز موثر است .دین مبین اسلام برای رشد و تربیت صحیح فرزندان روش حکیمانه و راه عاقلانه را توصیه می فرماید و معتقد است که تنها از این طریق است که سعادت و خوشبختی انسان تامین می شود و یکی از این برنامه ها و روش ها را استفاده از ترغیب و تشویق و تکریم شخصیت افراد قرار می دهد . از طرف دیگر اسلام تنبیه را مخصوصا" تنبیه بدنی را برای کودکان روش حکیمانه ای نمی داند .

تعریف عملیاتی
تشویق در لغت یعنی آرزومند کردن ،به شوق افکندن و راغب ساختن است. در اصطلاح نیزتشویق را عاملی که بتواند منشاء ایجاد ذوق و شوق ،تحرک و امید و علاقه در انسان شود ..
تشویق نوعی ارضای نیاز های روانی و فیزیکی انسان است .
تشویق یک هدف واقعی است که دستیابی به آن انگیزه ای را ارضاء می کند و در واقع تشویق ها همان تقویت کننده های مثبت هستند که به عنوان محرک یا عاملی می باشند و دانش آموزان در جهت رسیدن به آنها می کوشند .
تشویق : عبارت است از قول یا عملی که از کار فرد قدردانی می کند مثل لبخند زدن ،اظهار محبت ، آفرین گفتن ، هدیه دادن در حضور جمع ، معرفی شدن، مسئولیت دادن به فرد.
تشویق : در روانشناسی با تقویت بیان می شود که تعریف آن عبارتست از محرک یا رویدادی که نتیجه آن افزایش احتمال رفتار مورد نظر است . در این جا مراد از تشویق، استفاده از امور مطلوب و مورد درخواست فرد، پس از انجام عمل براى افزایش یا تثبیت عمل است. www.zibaweb.com
تنبیه :
خشن ترین و نامطلوب ترین روش تغییر رفتار است که با ارائه یک محرک آزار نده بعد از یک رفتار نا مطلوب ، باعث کاهش نیرومندی آن رفتار می گردد که به عبارتی آن محرک تنبیه کننده را تقویت کننده منفی نیز می گویند .
تنبیه : در روانشناسی و علوم تربیتی به هر نوع محرک بیزار کننده ای که در کاهش نیروی یا وقوع رفتاری ، اثری فوری اما موقتی داشته باشد تعریف کرده اند تنبیه تحریکی است درد ناک که به خاطر انجام رفتاری خاص از طرف ارگانیسم دریافت می شود و عاملی است برای متوقف ساختن یا جلوگیری از بروز آن پاسخ .
تنبیه:در لغت به معنای آگاهی دادن و بیدار کردن است در اصطلاح عبارت است از مجازات انسانی که کار ناپسندی را انجام داده به منظور جلوگیری از تکرار آن و ترک نمودن آن.
بنابراین مى توان تشویق و تنبیه را یک سیستم کنترل رفتارى به وسیله خود شخص یا دیگرى دانست که پس از عمل مطلوب یا نامطلوب براى افزایش یا کاهش آن رفتار اعمال مى گردد.
مبناى روان شناختى تشویق و تنبیه، مطابق نظریه شرطى سازى کنشگر، بر آزموده هاى زیر استوار است:
- هر پاسخى که با یک محرک تقویت کننده دنبال گردد، تکرار مى شود.
- محرک تقویت کننده چیزى است که احتمال وقوع پاسخ را افزایش مى دهد.
- تقویت کننده هایى را که ذاتاً خاصیت تقویت کنندگى دارند، تقویت کننده نخستین یا غیرشرطى مى نامند. تقویت کننده هاى نخستین مثبت، نیازهاى فیزیولوژیکى جاندار را برآورده مى سازد; مانند آب، غذا، هوا و مانند آن. تقویت کننده هاى نخستین منفى، ذاتاً خاصیت آزاردهى دارند; مانند ضرب و شتم، حرارت زیاد، نور زیاد و....
- تقویت کننده هاى ثانوى یا شرطى آنهایى هستند که مطابق اصول شرطى سازى کلاسیک (تداعى و همراهى با تقویت کننده هاى نخستین) خاصیت تقویت کنندگى پیدا کرده اند; مثل پول، جایزه، نمره و... .
- اگر رفتارى را که با تقویتى افزایش یافته براى مدتى تقویت نکنیم، به تدریج متوقف مى شود که به آن «خاموشى» نیز مى گویند.
- تنبیه به معناى وارد کردن محرک آزارنده براى حذف یک رفتار نامطلوب است.
- تقویت متناوب از تقویت پیوسته مؤثرتر است.
0000000000000000000000000


آموزش و محبت به دانش آموزان در کلاس درس ، پیشنهادهایی برای تقویت عزت نفس دانش آموزان


یاد دهی که در زبان ساده تر و یا بهتر به آن آموزش هم می گویند بحث گسترده ای است . آیا روشی که برای یاددادن انتخاب می کنیم درست است ، اصلاً‌چه روشی را باید انتخاب کرد . یاد دادن علم آنقدر پیشرفت کرده که ما با تحلیل و بررسی به همه نکات منفی و مثبت قضایای آموزش سالهای قبل پی می بریم. وقتی که مهر و محبت باشد ، درصد هوشی افراد بالا می رود ، انگیزه بیشتر شده و با ذوق و شوق به طرف علم می روند و یا به طرف هر چیزی که با محبت باشد. "محبت و صبر" از ملزومات کار معلمان است و معلم باید خوب بیاموزد و خوب آموزش دهد. خداوند، انسان را به تامل در خلقت جهان و تفکر دعوت کرده و شایسته است بشر یاد بگیرد که خوب ببیند، خوب بیندیشد و همواره ذهنی خلاق و سیال داشته باشد تا زمینه‌های بالقوه را به خلاقیت و نوآوری تبدیل کند. اندیشیدن و تفکر، بارزترین ویژگی انسانها و خود نوعی یادگیری است و به همین دلیل معلمان هدفمند برای بهبود یادگیری دانش‌آموزان در محتوا و روشهای خویش تغییر ایجاد می‌کنند. آنان با این کار به‌خلاقیت و نوآوری، خودباوری، تفکر، روحیه پرسشگری و انعطاف‌پذیری به همراه یادگیری دانش‌آموز عمق بخشیده و سعی می‌کنند که برای او لحظاتی بیادماندنی در کلاس فراهم کنند. یکی از دلایل عمده بسیاری از اختلالات رفتاری و شخصیتّی در کودکان و نوجوانان، ضعف در اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندی (عزت نفس) است، بنابر این امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از این اختلالات، پرورش و تقویّت احساس عزت نفس و اعتماد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان، نقش بسزایی ایفا می کند. www.zibaweb.com

       35 پیشنهاد ؛ از این رو با توجه به اهمیّت عزت نفس در رشد شخصیت و سلامت روانی کودکان و نوجوانان، در جهت تقویت و افزایش آن، موارد زیر به والدین و دست اندرکاران تعلیم و تربیّت توصیه می شود:
1-روحیه دینی و ایمان مذهبی را در کودکان و نوجوانان تقویت کنید.
2- سعی کنید در برخورد با کودکان و نوجوانان، توانمندی های آنها را مورد نظر قرار دهید، نه ناتوانی ها را.
3- زمینه کسب تجربه های خوشایند از فعالیت های مستقل و آزاد را برای آنها فراهم کنید.
4-تجربه های موفقیت آمیز آنان را افزایش دهید.
5-قدرت تحمّل کودکان و نوجوانان را برای مواجه شدن با ناکامی های احتمالی افزایش دهید.
6- رفتار مصمّم و مطمئن و در عین حال مطلوب کودکان و نوجوانان را تقویت کنید.
7- کودکان و نوجوانان را در کنترل احساسات و عواطف خود یاری دهید.
8-مهارتهای اجتماعی کودکان و نوجوانان کمرو و فاقد اعتماد به نفس را افزایش دهید.
۹- آنان را با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا کنید.
10-از انجام هر گونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز درباره ی دانش آموزان خودداری کنید.
11- از مقایسه کردن دانش آموزان بپرهیزید و تفاوتهای فردی را مورد نظر قرار دهید.
12-در برخورد با کودکان و نوجوانان، ملایم و منطقی باشید.
13- اجازه ابراز وجود را به دانش آموزان خویش بدهید و به نظریات آنها احترام بگذارید.
14- نظریات خویش را به دانش آموزان تحمیل نکنید و آنها را به صورت ساده و عینی، قابل لمس و درک برای آنان توضیح دهید.
15- به دانش آموزان درحد توانایی هایش مسئولیت بدهید.
16- در انجام کارهای روزانه، آنها را هدایت، ارشاد و تشویق کنید.
17- به آنها در حد لزوم اجازه فعالیّت و بازی دهید.
18-در برخورد با آنان حالت پذیرندگی، و نه طردکنندگی داشته باشید.
19- از وابسته کردن بیش از حد دانش آموزان به خودتان بپرهیزید.
2۰- آنها را هیچ گاه با موضوعات خرافی نترسانید.
2۱- بین دانش آموزان تبعیض قائل نشوید و با آنان یکسان رفتار کنید.
22-هر چه که آنها می خواهند به راحتی و سریع در اختیار شان نگذارید، به او فرصت دهید تا ارزش به دست آوردن و لذّت استحقاق داشتن را درک کند.
23-نسبت به احساسات و عواطف کودکان یا نوجوانان خود، بی تفاوت نباشید، آنها را به گرمی بپذیرید و تا حد امکان آنها را یاری کنید.
24-با آنها همانند دوستان صمیمی رفتار کنید.
25-توجه داشته باشید که مشاجرات لفظی در خانه (میان پدر و مادر) در روحیه یا رفتار کودک یا نوجوان منعکس می شود.
26-به سرگرمی ها و تفریحات مناسب در زندگی کودکان اهمیت دهید و نسبت به آنها بی تفاوت نباشید.
27-محبّت شما نسبت به فرزندتان به صورت تظاهرات سطحی ابراز نشود. خالص ترین و سالم ترین محبت در تلاشی که به طور روزمره برای اعطای اعتماد به نفس و استقلال به فرزندتان به عمل می آورید، جلوه گر می شود. www.zibaweb.com
28-در محبّت کردن به کودکان، راه افراط یاتفریط را در پیش نگیرید، محبت متوسط توأم با صمیمیّت، اثر فراوانتری دارد.
29- به فرزندتان احساسی بدهید که بداند دوست داشتنی و قابل احترام است، اما هرگز با او نوزادوار رفتار نکنید.
30-توقعات کودکان را در حدّ معقول و درست برآورده سازید.
31-هیچ گاه آنها را با القاب نامناسب صدا نزنید و از مسخره کردن آنها به طور جدی بپرهیزید.
32- در پرورش استعدادهای بالقوه دانش آموزان جدیّت به خرج دهید.
33-در شرایط آموزشی، بر فعالیت دانش آموزان در یادگیری تأکید شود نه بر پیشرفت آنان، زیرا تأکید بر فعالیت یادگیری، به جای تأکید بر درستی و نادرستی پاسخ، برانگیزنده ی کوششهای دانش آموزان است.
3۴-رقابت میان دانش آموزان برای کسب نمره کاهش یابد. تحقیقات نشان داده است، در موقعیّت های آموزشی که میان دانش آموزان رقابت وجود دارد، حتّی دانش آموزانی که عزّت نفس بالایی دارند، با شکست روبه رو می شوند و به دنبال آن انتقاد از خود در آنها افزایش می یابد.
35- برای آن که کودکی با عزّت نفس بالا پرورش دهیم، باید خود دارای عزّت نفس شایان توجّهی باشیم.  منبع:تبیان